گنجور

شمارهٔ ۴ - نکنم اگر چاره

نکنم اگر چاره دلِ هرجائی را
نتوانم تن ندهم رسوائی را
نرود مرا از سر، سودایت بیرون
اگرش بکوبی تو سر سودائی را
همه شب من اختر شمرم، کی گردد صبح
مه من، چه دانی تو غم تنهائی را؟
چه خوش است اگر دیده رخ دلبر بیند
نبود جز این فایده‌ای بینائی را
چه قیامت است این که تو در قامت داری
بنگر به دنبالت عجب غوغائی را
به چمن بکن جلوه که تا سرو آموزد
ز قد تو، ای سرو روان، رعنائی را
نه چو وامقی همچون من گیتی دیده است
نه نشان دهد چرخ چو تو عذرائی را
همه جا غم عشق تو رفت و باز آمد
چو ندید خوش تر ز دلم مأوایی را
تو جهان پر از شهد سخن کردی عارف
ز تو طوطی آموخته شکرخائی را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نکنم اگر چاره دلِ هرجائی را
نتوانم تن ندهم رسوائی را
هوش مصنوعی: اگر نتوانم برای دل آدم‌های ناآرام کاری بکنم، هرگز رسوایی را نمی‌پذیرم.
نرود مرا از سر، سودایت بیرون
اگرش بکوبی تو سر سودائی را
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توانی احساس عاشقانه‌ام را از ذهنم بیرون کنی، حتی اگر تمام تلاش خود را برای نابود کردن آن کنی.
همه شب من اختر شمرم، کی گردد صبح
مه من، چه دانی تو غم تنهائی را؟
هوش مصنوعی: من تمام شب را به شمارش ستاره‌ها می‌گذرانم، نمی‌دانم صبح چه زمانی خواهد آمد و مه من کی طلوع می‌کند. تو چه می‌دانی از غم تنهایی؟
چه خوش است اگر دیده رخ دلبر بیند
نبود جز این فایده‌ای بینائی را
هوش مصنوعی: دیدن چهره دلبر برای چشم لذت‌بخش است و جز این، بینایی هیچ فایده‌ای ندارد.
چه قیامت است این که تو در قامت داری
بنگر به دنبالت عجب غوغائی را
هوش مصنوعی: این چه شگفتی است که تو با این زیبایی و جذبه‌ات می‌درخشی! نگاه کن به آنچه پشت سر تو در حال وقوع است؛ چه هیاهویی به‌پا شده‌است!
به چمن بکن جلوه که تا سرو آموزد
ز قد تو، ای سرو روان، رعنائی را
هوش مصنوعی: به چمن بیاید و زیبایی‌ات را به نمایش بگذار، تا سرو که به قد تو می‌نگرد، زیبایی را بهتر بفهمد، ای سرو دلربا.
نه چو وامقی همچون من گیتی دیده است
نه نشان دهد چرخ چو تو عذرائی را
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در جهان به اندازه من مانند وامق (شاعر عاشق) نیست و هیچ چیز هم مانند تو زیبایی عذری را نشان نمی‌دهد.
همه جا غم عشق تو رفت و باز آمد
چو ندید خوش تر ز دلم مأوایی را
هوش مصنوعی: غم عشق تو در همه جا پراکنده شد و بار دیگر بازگشت، چرا که دلم هیچ جایی را بهتر از عشق تو نیافت.
تو جهان پر از شهد سخن کردی عارف
ز تو طوطی آموخته شکرخائی را
هوش مصنوعی: تو دنیای خود را با شیرینی کلمات آراسته‌ای و عارف از تو یاد گرفته است که چگونه سخن گفتن را به زیبایی انجام دهد.

حاشیه ها

1397/06/09 12:09
ولیمو

استاد شجریان بهمراه نی موسوی بطور خصوصی خوانده اند که کیفیت نوار خوب نیست

1397/10/30 20:12
جواد جمشیدی

آقای علیرضا قربانی در قطعه آخر آلبوم "سودایی" که خارج از ایران منتشر شده هم این تصنیف را خوانده اند.

1399/08/11 15:11
فیروزان

ملت ار بداند ثمر آزادی را
بر‌کند ز بُن ریشه ی استبداد را
گیتی خوانده و از ابیات این تصنیف استفاده کرده. بنظرم در زمره بندهای تصنیف است

1401/02/15 14:05
Mohieddin Jafari

یکی از بهترین اجرا های این آهنگ کار استاد لطفی به همراه گروه شیدا و شهرام ناظری است:

پیوند به وبگاه بیرونی

 

 

1401/09/23 22:11
یوسف شیردلپور

روح عارف دلسوخته شاد این شعر عارف را خسرو آواز استاد شجریان در محفلی خصوصی با همراهی استادان جلال ذلفنون ومحمد موسوی بنام( دردنوش) 

بتاریخ 13 تیر 58

بسیار زیبا شنیدنی اجراکرده اند  ازدوستاران موسیقی ناب واصیل ایرانی میخواهم  گوش کنند حتمی لذتی وصف ناپزیر خواهندبرد همین الان هم من در روستایی بکر در دل جنگلهای شمال پشت کوره هیزمی وچای آتشی  این اثر جاودان

هنر موسیقی را باجان ودل گوش

مینکم، هرچند به ظاهر کسی پیشم نیست اما براستی که تنها نیستم وخدارا حس میکنم در اوج تنهایی باکسی هستی که همه چیزت هست ودرکت میکند خدایا شکرت که توانایی به این ناتوان دادی که از شعر وموسیقی وصدای  سکو تی پراز فریادو

خالصانه ومملواز عشق وعرفان طبیعت  لذت ببرم 🤲

جای همه  واقعاً خالی💕