گنجور

شمارهٔ ۲۹ - مارش جمهوری

روی دلکش، موی دیجور
روی اندر موی، مستور
دست کز این غرفه این حور
کو کشد جز دست جمهور
ساقی از این دور خسته
ساغر زرین شکسته
مطربا، ای پی خجسته
پاره کن این سیم ناجور
دل شکستی، دل شکستی، زین پس دگر با جان رنجوران، مکن
بازی تو ای چشم مخمور
ساز از نو باز کن ساز
یک نوای تازه بنواز
چون درآمد شور شهناز
تار را کن کوک ماهور
پایۀ جم جایگاهی
دور کیوان بارگاهی
وان قدر قدرت گواهی
وسمه بود و ابروی کور
ترک نغمۀ خسروانی
بایدت در زندگانی
از سروش، از سروش آسمانی،
نغمه های روح بخش پهلوی بشنو از دور
سلطنت کو رفت گو رو
نام جمهوریت از نو
همچو خور افکند پرتو
بخ که شد نور علی نور
دور باید شد ز اوهام
بایدی پرچیدن این دام
سلطنت را همچو بهرام
زنده باید کرد در گور
دور شاهی را چو دجال
واژگون گشته است احوال
سر زد اقبال، سر زد اقبال، از رایت فتح،
آیت مهدی جمهوریت عصر منصور
نیست دوران قجر باد
این شجر بی بار و بر باد
تا قیامت دادگر باد
بازوی پرزور جمهوری
کار ایران رو‌به‌ره باد
نام شاهی رو سیه باد
زنده سردار سپه باد
با غریو کوس و شیپور
تودۀ ملت نمیراد
دامن غفلت نگیراد
تا ابد شد، تا ابد شد، مقهور
ملت از سلطنت و شاه و شاهنشاه وز امپراطور

اطلاعات

منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی دلکش، موی دیجور
روی اندر موی، مستور
هوش مصنوعی: سایه‌ای زیبا و دلربا بر روی چهره‌اش نشسته و موهای تیره‌اش به طور ظریفی پنهان شده است.
دست کز این غرفه این حور
کو کشد جز دست جمهور
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تنها افرادی خاص و منتخب، می‌توانند به نعمت‌ها و زیبایی‌های بالایی دست پیدا کنند و دیگران از این امکانات دور هستند. فقط گروه خاصی به این آرزوها و لذت‌ها دست می‌یابند.
ساقی از این دور خسته
ساغر زرین شکسته
هوش مصنوعی: ای ساقی، از این عالم خسته و دل‌زده‌ام، ساغر زرینم هم شکسته و ترک‌خورده است.
مطربا، ای پی خجسته
پاره کن این سیم ناجور
هوش مصنوعی: ای نوازنده، لذت و شادی را به ما ببخش و این غم و اندوه را از بین ببر.
دل شکستی، دل شکستی، زین پس دگر با جان رنجوران، مکن
بازی تو ای چشم مخمور
هوش مصنوعی: دل را شکستی و مجروح کردی، از این به بعد دیگر با دل‌های دردمند بازی نکن، ای چشمان مست.
ساز از نو باز کن ساز
یک نوای تازه بنواز
هوش مصنوعی: ساز را دوباره بزن و لحنی جدید و متفاوت تولید کن.
چون درآمد شور شهناز
تار را کن کوک ماهور
هوش مصنوعی: زمانی که شور و شوق شهناز به اوج می‌رسد، تار را با ریتم ماهور تنظیم کن.
پایۀ جم جایگاهی
دور کیوان بارگاهی
هوش مصنوعی: پایۀ جم، مکانی دور است که به کیوان شباهت دارد و مانند یک کاخ بزرگ به نظر می‌رسد.
وان قدر قدرت گواهی
وسمه بود و ابروی کور
هوش مصنوعی: قدرت و توانایی به وضوح در علامت‌ها و نشانه‌ها دیده می‌شود، حتی اگر کسی بینا نباشد.
ترک نغمۀ خسروانی
بایدت در زندگانی
هوش مصنوعی: باید در زندگی از لذت‌ها و زیبایی‌های دنیوی دست برداری.
از سروش، از سروش آسمانی،
نغمه های روح بخش پهلوی بشنو از دور
هوش مصنوعی: از پیام آسمانی، نوای الهام بخش را بشنو که از دور به گوش می‌رسد.
سلطنت کو رفت گو رو
نام جمهوریت از نو
هوش مصنوعی: سلطنت رفته است، برو و نام جمهوریت را دوباره بیاور.
همچو خور افکند پرتو
بخ که شد نور علی نور
هوش مصنوعی: همانطور که خورشید نور خود را می‌تاباند، نوری دیگر نیز به نور افزوده می‌شود.
دور باید شد ز اوهام
بایدی پرچیدن این دام
هوش مصنوعی: باید از خیالات و اوهام دور شد و این تله و دام را برچید.
سلطنت را همچو بهرام
زنده باید کرد در گور
هوش مصنوعی: باید قدرت و سلطنت را با شجاعت و دلیری مانند بهرام زنده نگه داشت، حتی اگر در دل زمین و گور باشد.
دور شاهی را چو دجال
واژگون گشته است احوال
هوش مصنوعی: وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور به گونه‌ای شده که همگان از خود ناامید و بی اعتماد هستند و مانند دجال، اوضاع را به هم ریخته است.
سر زد اقبال، سر زد اقبال، از رایت فتح،
آیت مهدی جمهوریت عصر منصور
هوش مصنوعی: فرصت و شانس خوب از راه رسید، با نشانه‌های پیروزی و ظهور مهدی، زمان حکومت و رهبری منصور.
نیست دوران قجر باد
این شجر بی بار و بر باد
هوش مصنوعی: این زمان، زمان قاجار نیست؛ این درخت که بار و بر ندارد، بی‌ثمر و بی‌حاصل است.
تا قیامت دادگر باد
بازوی پرزور جمهوری
هوش مصنوعی: تا همیشه، حاکم عدالت و نیرویی قوی بر دوش جمهوری خواهد بود.
کار ایران رو‌به‌ره باد
نام شاهی رو سیه باد
هوش مصنوعی: کار ایران در حال نابودی است، نام شاهی به بدبختی دچار می‌شود.
زنده سردار سپه باد
با غریو کوس و شیپور
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که فرمانده بزرگ و پرجذبه باشد، در حالی که صدای دلنشین کوس و شیپور او را همراهی کند.
تودۀ ملت نمیراد
دامن غفلت نگیراد
هوش مصنوعی: جمعیت مردم هرگز نمی‌میرد، تنها غفلت و بی‌توجهی می‌تواند آن‌ها را به خواب ببرد و از حرکت بازدارد.
تا ابد شد، تا ابد شد، مقهور
ملت از سلطنت و شاه و شاهنشاه وز امپراطور
هوش مصنوعی: این عبارت بیانگر این است که ملت برای همیشه تحت تسلط و کنترل شاهان و امپراطوران قرار دارد و هیچگاه از این وضعیت رهایی نخواهد یافت.