شمارهٔ ۱۴ - از کفم رها
عارف بنا به آنچه در دیوانش نوشته این تصنیف را پس از جدایی از «دوست وفادارش» استاد علیمحمد معمارباش، بین قم و اصفهان ساخته است (سال ۱۳۲۹ ه.ق).
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
در بیت دوم به اشتباه به جای کلمه مدار نوشته شده است مدارد
این تصنیف در دو دستگاه افشاری وابوعطا ساخته شده..اجرای زنده یاد مرضیه در ابوعطا هست که با ارکستراسیون بی نیر خالقی همراه هست
هم زنده یاد مرضیه و هم زنده یاد محمدرضا لطفی در ابوعطا این ترانه اجرا کرده اند.
سلام .خانم سیما مافیها در تنها کاستشان این تصنیف را بسیار زیبا اجرا کرده است
مهفر درست نوشته لطفاً مورد را تصحیح کنید
استاد لطفی هم توی آلبوم “خموشانه” این تصنیف رو خوندن
ابوعطا خوندن اگه اشتباه نکنم
استاد شجریان بیت پنجم به جای کلمه بس ، از کلمه دل استفاده کردند
استاد شجریان در بیت پنج ،به جای کلمه بس ، از کلمه دل استفاده کردند
از کفم رها شد مهار دل " را استاد شجریان اجرا کردند
استاد لطفی (و گنجور) این مصراع را " از کفم رها شد قرار دل" باز گو نموده اند.
البته مهار دل به نظر بهتر مینشیند چون توصیف دل به اسب و توسن و رف رف همیشه در ادبیات ما بوده. و چون مهار اسب دل رها شود اختیار دل در کف نیست!
تا دوستان چه نظر فرمایند!
میشه لطف کنید بگید معنی بیت
افتخار مرد در درستی است
وز شکستگی است اعتبار دل
چی میشه؟
بیت دوم در مدار دل صحیح است با استناد به تصنیف استاد لطفی
در جواب مهیای عزیز
افتخار مرد (منظور انسانی که به شرف مردانگی رسیده ) در راستی و درستی اوست ولی دل در شکستگی ( متضاد معنای ظاهری درستی ) است
یک اجرای خصوصی از استاد شجریان با همنوازی آقایان درخشانی و افشارنیا از این تصنیف وجود دارد
این تصنیف رو خانم مهدیه محمدخانی هم اجرا کرده اند
بادرود به همه عزیزان گنجوری ودست اندارکاران برنامه وسایت گنجنور وبااحترام به نظرات همه عزیزان
این شعر عارف بزرگ راخیلی از عزیزان وسروران گرامی اجرا کردند ولی گویی استاد شجریان مکملی به شعروآواز میفزایند که تا اعماق وجود شنونده رسوخ میکند ودگرگون میشود حال مخاطب وشنونده ودیگر جایی خلعی احساس نمیشود روحشان شاد✋
آیا وزن عروضی این شعر چنین است: مفتعلن فع، مفتعلن فع
خیر. فاعلاتُ فع، فاعلات فع.
معنای بیت دوم:
بدین شیوه ره پیمودن و از این درِ رهایی و سرخودی و ولنگاری وارد آمدن _که دل آن را برگزیده است و در بیت نخستْ سخنِ آن رفت_ باعث شده تا آن دلِ در مدار و سر به راه، هرزهگرد و گیج و گمراه شود و پاکی و معصومیّتش از دست برود و نتیجتاً دیگر این دل، در مدارْ نه، بلکه هرز میگردد!
(در بارۀ عیب قافیه در این بیت نیز، باید گفت که: گاهی شاعرِ نغمهدان و قافیهپرداز، موسیقی برایش در اولویت قرار داشته و چنین خطاهایی از او سر میزده است. تا حدی که حتی حافظ نیز از این ماجرا مستثنا نیست. برای اطمینان، بررسی کنید قافیه را در بیتِ «صلاح کار کجا و من خراب کجا/ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا».
اوچدی گِئتدی الدن قرارِ دل
مَنده قالماییب اختیارِ دل
هیزدی سومسینیر بیلمز عار نَدیر
لااَبالی فیرلار مدارِ دل
دل کیمین شرفسیز تاپانماسان
ننگ و عاردیر کار و بارِ دل
اُلدورور حیا گوز اونونده کی
اوندان اُتریدور بو فشارِ دل
هر یِئره گِئدیب دور قاییتماییب
گٌؤز بوزاردِرِ انتظارِ دل
عمر اولیب حرام اوتدوروب تمام
آبروسین آلمیش قُمارِ دل
اِئتمیشم ضرر ابلهم مگر
من اَئیَم کمر زیرِ بارِ دل
دردی بو گِئدم یارلا دم به دم
یاندِرِب دَدَم آه و زارِ دل
اوخشاییب بویون توتموشام طویون
گور نه بیر اُیون دور خومارِ دل
لاله تک اُؤزون داغلارام بوگون
یوخ تاوان چکم منده خارِ دل
تیرِ غمله رُستم کیمین اوروب
من کور اِئتدیم اسفندیارِ دل
خونِ دل توکیر هر ایکی گوزیم
خوش دل ایله ییب انتحارِ دل
دوزلیگه اِئدر هرکس افتخار
سینماقیندادی اعتبارِ دل
عارف اول قَدَر لاف وِئرما سن
اصلان ایله یَنمز شکارِ دل
مقتدرترین شاهلاری اِئدیب
بارماقیلا محو اقتدارِ دل
(۲۲۰/۱۴۰۴/۰۱/۲۹)
"ترجمه تصنیف عارف قزوینی"
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$