شمارهٔ ۸۸ - دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب
دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب
شُستم ز سیلِ اشک من از دیده نقشِ خواب
تا صبحدم که جیب افق چاک زد شفق
صد رنگ ریخت دل به خیال رُخَت بر آب
بنشستهام میانهٔ سیلابِ خون که گر
بینی گمان بری که حبابی است روی آب
شد مست دل ز غمزهات آن سان که مستیاش
افزون بُوَد ز نشئهٔ یک خُم شرابِ ناب
چشمت به زیرچشمی با یک اشاره کرد
در هر کجا دلی است طرفدار انقلاب
محروم شد ز روی تو زاهد، همیشه باد
محروم ز آستین خطا دامن صواب
با خانهٔ خرابهٔ دل آنچه را که کرد
چشمت، به کعبه آن نکند پیرو وهاب
افتاد طُرّه بر سر مژگانت آگه است
گنجشک اوفتاده به سرپنجهٔ عقاب
از مهوشان شفق چو تو را انتخاب کرد
تبریک گفت عارف از این حُسنِ انتخاب
شمارهٔ ۸۷ - در موقع توقیف روزنامه ناهید که به جای آن ستاره صبح منتشر شده است: تو ای ستارهٔ صبح وصال و روز امیدشمارهٔ ۸۹: آتش الهی آنکه بیفتد میان دل
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب
شُستم ز سیلِ اشک من از دیده نقشِ خواب
هوش مصنوعی: دیشب به خاطر یاد تو، که به زیبایی آفتاب میمانی، اشکهای زیادی ریختم و از چشمانم تصویری از خواب را شستوشو دادم.
تا صبحدم که جیب افق چاک زد شفق
صد رنگ ریخت دل به خیال رُخَت بر آب
هوش مصنوعی: تا سحرگاه که آسمان جلوهای زیبا از سپیدهدم نشان داد، رنگهای مختلفی از افق به زمین ریخت و دل به یاد چهرهات در آب افتاد.
بنشستهام میانهٔ سیلابِ خون که گر
بینی گمان بری که حبابی است روی آب
هوش مصنوعی: نشستهام در میان سیلابی از خون، به طوری که اگر ببینی، فکر میکنی فقط حبابی روی آب است.
شد مست دل ز غمزهات آن سان که مستیاش
افزون بُوَد ز نشئهٔ یک خُم شرابِ ناب
هوش مصنوعی: دل من از نگاه و غمزههای تو به قدری سرمست شده است که این حالتی که پیدا کرده، بیش از حال مستی از یک جام شراب خالص است.
چشمت به زیرچشمی با یک اشاره کرد
در هر کجا دلی است طرفدار انقلاب
هوش مصنوعی: چشم تو با یک نگاه سرسری، نشان داد که در هر کجا دلی وجود دارد که از انقلاب حمایت میکند.
محروم شد ز روی تو زاهد، همیشه باد
محروم ز آستین خطا دامن صواب
هوش مصنوعی: زاهد از زیباییهای تو محروم است و همیشه از اشتباهاتش دور خواهد ماند، او در حقیقت از حقیقت و نیکیها بیبهره است.
با خانهٔ خرابهٔ دل آنچه را که کرد
چشمت، به کعبه آن نکند پیرو وهاب
هوش مصنوعی: چشمانت با قلب ویرانم چه کردهاند، که راهی به کعبه ندارم و پیرو وهاب هم نمیشوم.
افتاد طُرّه بر سر مژگانت آگه است
گنجشک اوفتاده به سرپنجهٔ عقاب
هوش مصنوعی: موهایت بر روی مژگانت افتاده و این نشان میدهد که گنجشکی کوچک در چنگال عقابی بزرگ و قدرتمند افتاده است.
از مهوشان شفق چو تو را انتخاب کرد
تبریک گفت عارف از این حُسنِ انتخاب
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که وقتی شفق (نور غروب یا سپیده دم) زیبایانی همچون تو را برگزیده است، عارف به خاطر این انتخاب زیبا به تو تبریک میگوید. در واقع انتخاب تو به عنوان یکی از زیباترینها باعث خوشحالی و ستایش دیگران شده است.