گنجور

شمارهٔ ۸۶

مدام یک نفسم بی‌خروش نبود
اگر پیام سروشم به گوش هوش نبود
زبان نبود گر آزاد بهر آزادی
به شهر هستی محتاج سر به گوش نبود
من آنچه دیدم غیر از وطن‌فروش کسی
به شادکامی در مُلکِ داریوش نبود
از آن زمان که شدم سرشناس پیش سران
سری که گفته شود بار دوش نبود
نبود این همه دنیای ما پریش و تباه
اگر به دنیا آخوندِ دین‌فروش نبود
کلاه پهلوی آن روز سرفراز بُوَد
که شیخ و خرقه و دستار و خرقه‌پوش نبود
هزار سال نفهمید ملتی که به فهم
درازپوش فزون از درازگوش نبود
برای کشت ز سنگ آبداده دهقان
کم از ملخ حذر جنس …وش نبود
چه شد که بخش من از دور زندگانی تلخ
ز نیش و نوش جهان نیش بود و نوش نبود
شگفت نیست پس از سوختن خموشی کاش
شراره‌ای که زد آتش به من خموش نبود
نبود گفتهٔ عارف به گوش خوش‌آهنگ
به گوش عارف اگر گفتهٔ سروش نبود

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مدام یک نفسم بی‌خروش نبود
اگر پیام سروشم به گوش هوش نبود
هوش مصنوعی: همیشه صدای من بی‌هیجان نمی‌بود اگر پیام افکارم به درستی درک نمی‌شد.
زبان نبود گر آزاد بهر آزادی
به شهر هستی محتاج سر به گوش نبود
هوش مصنوعی: اگر زبان و گفتاری نبود، آزادی هم نمی‌توانست وجود داشته باشد، چرا که برای آزادی در جهان هستی، نیاز به ارتباط و فهم همدیگر داریم.
من آنچه دیدم غیر از وطن‌فروش کسی
به شادکامی در مُلکِ داریوش نبود
هوش مصنوعی: من در تمام آنچه دیدم، کسی را جز وطن‌فروش پیدا نکردم که به خوشبختی در سرزمین داریوش رسیده باشد.
از آن زمان که شدم سرشناس پیش سران
سری که گفته شود بار دوش نبود
هوش مصنوعی: از زمانی که معروف شدم و به جمع بزرگان راه پیدا کردم، دیگر احساس نیکی برایم سنگینی نمی‌کند و بار اضافی ندارد.
نبود این همه دنیای ما پریش و تباه
اگر به دنیا آخوندِ دین‌فروش نبود
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا افراد دین‌فروش و سوءاستفاده‌گری وجود نداشتند، زندگی‌مان این‌قدر آشفته و خراب نمی‌شد.
کلاه پهلوی آن روز سرفراز بُوَد
که شیخ و خرقه و دستار و خرقه‌پوش نبود
هوش مصنوعی: در آن روز که کلاه پهلوی به اوج اعتبار و محبوبیت خود می‌رسد، باید باورها و مظاهر سنتی مانند روحانیت و پوشش‌های مذهبی کنار گذاشته شوند.
هزار سال نفهمید ملتی که به فهم
درازپوش فزون از درازگوش نبود
هوش مصنوعی: یک ملت هزار سال در درک و فهم دچار مشکل بود، زیرا نمی‌توانست از کوتاهی قدرت تفکر خود فراتر رود، حتی اگر این قدرت کمتر از درک یک خر باشد.
برای کشت ز سنگ آبداده دهقان
کم از ملخ حذر جنس …وش نبود
هوش مصنوعی: برای زراعت و کشت محصولات، کشاورز باید از ملخ‌ها که ممکن است آسیب برسانند، به خوبی مراقب باشد. هیچ چیز در برابر سختی‌هایی که از سنگ‌های سخت برمی‌آید، کمتر از احتیاط در برابر ملخ‌ها نیست.
چه شد که بخش من از دور زندگانی تلخ
ز نیش و نوش جهان نیش بود و نوش نبود
هوش مصنوعی: چه شده که قسمت من در زندگی از دور بسیار تلخ بوده و فقط زهر و غم را تجربه کرده‌ام و هیچ خوشی و لذتی نصیبم نشده است؟
شگفت نیست پس از سوختن خموشی کاش
شراره‌ای که زد آتش به من خموش نبود
هوش مصنوعی: بعد از اینکه سوختم، طبیعتاً ساکت هستم. ای کاش آن شعله‌ای که آتش به وجود آورد، خاموش نمی‌شد و ادامه داشت.
نبود گفتهٔ عارف به گوش خوش‌آهنگ
به گوش عارف اگر گفتهٔ سروش نبود
هوش مصنوعی: اگر سخن عارف به گوش خوشی نمی‌رسید، به دلیل نبودن پیغام فرشته (سروش) بود.