شمارهٔ ۶۱ - سپاه عشق
سپاهِ عشقِ تو مُلکِ وجود ویران کرد
بنای هستیِ عمرم به خاک یکسان کرد
چه گویمت که چه کرده است خواهی ار دانی
بدان که آنچه که ناید به گفتوگو آن کرد
چه کرد عشقِ تو عاجز ز گفتنم آن کرد
به من که دورهٔ شومِ قَجَر به ایران کرد
خدا چو طُرّهٔ زلفت کند پریشانش
کسی که مملکت و ملّتی پریشان کرد
الهی آنکه به تنگِ ابد دچار شود
هر آن کسی که خیانت به مُلکِ ساسان کرد
به اردشیرِ غیورِ درازدست بگو
که خَصم مُلکِ تو را جُزوِ انگلستان کرد
خرابی آنچه به دل کرد والیِ حُسنش
به اصفهان نتوان گفت ظلّ سلطان کرد
چو جغد بر سرِ ویرانههای شاه عباس
نشست عارف و لعنت به گورِ خاقان کرد
شمارهٔ ۶۰ - دمکرات و اعتدال: مرا عقیده پیرار و پارسالی نیستشمارهٔ ۶۲ - سعی جز در پی تکمیل معارف غلط است: دل که در سایه مژگان تو فارغ بال است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سپاهِ عشقِ تو مُلکِ وجود ویران کرد
بنای هستیِ عمرم به خاک یکسان کرد
هوش مصنوعی: عشق تو مانند یک سپاه قدرتمند، تمام هستی و وجودم را نابود کرد و پایههای زندگیام را به تلی از خاک تبدیل کرد.
چه گویمت که چه کرده است خواهی ار دانی
بدان که آنچه که ناید به گفتوگو آن کرد
هوش مصنوعی: به تو چه بگویم که چه بر سرم آمده است؟ اگر میخواهی بدانی، باید بدانی که آنچه نمیشود دربارهاش صحبت کرد، همینگونه انجام میشود.
چه کرد عشقِ تو عاجز ز گفتنم آن کرد
به من که دورهٔ شومِ قَجَر به ایران کرد
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری بر من چیره شده که حتی نمیتوانم آن را با کلمات بیان کنم. کاری کردهای که مانند دوران قاجار که بر ایران سایه انداخته، احساس سنگینی و ناامیدی در دل من ایجاد کردهای.
خدا چو طُرّهٔ زلفت کند پریشانش
کسی که مملکت و ملّتی پریشان کرد
هوش مصنوعی: اگر خدا نیز در جدی و بینظمی زلف تو تردید کند، آن کس که کشور و ملت را دچار آشفتگی کرده، به چه حال خواهد بود؟
الهی آنکه به تنگِ ابد دچار شود
هر آن کسی که خیانت به مُلکِ ساسان کرد
هوش مصنوعی: خداوندا، هر کسی که به سرزمین ساسانیان خیانت کند، مستحق سختی و دشواری ابدی باشد.
به اردشیرِ غیورِ درازدست بگو
که خَصم مُلکِ تو را جُزوِ انگلستان کرد
هوش مصنوعی: به اردشیر شجاع و قوی بگو که دشمن سرزمین تو را به انگلستان تبدیل کرد.
خرابی آنچه به دل کرد والیِ حُسنش
به اصفهان نتوان گفت ظلّ سلطان کرد
هوش مصنوعی: خرابی هایی که زیبایی های او بر دل انسان میگذارد، نمیتواند به سادگی دربارهٔ او در اصفهان بیان شود، زیرا او در مقام والایی قرار دارد.
چو جغد بر سرِ ویرانههای شاه عباس
نشست عارف و لعنت به گورِ خاقان کرد
هوش مصنوعی: به محض اینکه جغدی بر روی خرابههای مربوط به شاه عباس نشسته، عارف با تاسف و کنایه به قبر خاقان نفرین میکند.
حاشیه ها
1402/04/22 11:07
سید جلال حسینی
اجرای همین غزل در کنسرت باغ ملی مشهد بود که ایرج میرزا رو به شدت برآشفت و باعث سرودن مثنوی عارف نامه شد چون ایرج میرزا از نوادگان فتحعلی شاه بود و روی سلسله قاجاریه و شخص خاقان تعصب داشت.