گنجور

شمارهٔ ۴۶ - جمهوری عشق سلطنت حسن

عشق! مریزادت آن دو بازوی پر زور
قادر و قاهر تویی و ما همه مقهور!
سلطنت حسن را دوام و بقایی
نیست مباش ای پسر مخالف جمهور!
روی مپوشان که بیش از این نتوان دید
جلوه کند آفتاب و روی تو مستور
شانه به زلفت مزن که خانهٔ دل‌هاست
چوب مکن بی‌جهت به لانهٔ زنبور
پای اجانب بریده گردد از ایران
چشم بداندیش اگر ز روی تو شد دور
دست خودی پای اجنبی ز میان برد
مملکت اردشیر و کشور شاپور
نخوت و کبر اینقدر چرا و چرایی
از پی حُسنِ دو روزه این همه مغرور
همدم بیگانگان مباش و بپرهیز
عاقبت از جنس بد ز وصلهٔ ناجور
عارف اگر کهنه شد ترانهٔ مزدک
نغمه‌ای از نو علاوه کن تو به تنبور!

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق! مریزادت آن دو بازوی پر زور
قادر و قاهر تویی و ما همه مقهور!
هوش مصنوعی: عشق! تو قدرت و توانمندی بزرگی داری و ما همه در برابر تو ناتوان هستیم.
سلطنت حسن را دوام و بقایی
نیست مباش ای پسر مخالف جمهور!
هوش مصنوعی: سلطنت حسن پایدار نخواهد ماند، پس از تو خواهش می‌کنم که با مردم مخالف مباش!
روی مپوشان که بیش از این نتوان دید
جلوه کند آفتاب و روی تو مستور
هوش مصنوعی: نرو جلوه‌ات را بپوشان که دیگر نمی‌توان دید، خورشید بیشتر از این نمی‌تواند بدرخشد و چهره‌ات پنهان است.
شانه به زلفت مزن که خانهٔ دل‌هاست
چوب مکن بی‌جهت به لانهٔ زنبور
هوش مصنوعی: به موهای تو دست نزن، زیرا که دل‌ها در آنجا جا دارند. بی‌دلیل به لانهٔ زنبورها حمله نکن.
پای اجانب بریده گردد از ایران
چشم بداندیش اگر ز روی تو شد دور
هوش مصنوعی: پای بیگانگان از ایران قطع خواهد شد، اگر بداندیشان از چهره‌ی تو دور شوند.
دست خودی پای اجنبی ز میان برد
مملکت اردشیر و کشور شاپور
هوش مصنوعی: دست خودی، یعنی افرادی از خودی که باید از کشور حمایت کنند، به پای اجنبی، یعنی به نفع بیگانگان عمل کردند و در نتیجه مملکت اردشیر و کشور شاپور را از بین بردند.
نخوت و کبر اینقدر چرا و چرایی
از پی حُسنِ دو روزه این همه مغرور
هوش مصنوعی: چرا این‌قدر از خودراضی و مغرور هستی، در حالی که زیبایی و خوبی‌های دنیا دو روزه‌اند و پایدار نیستند؟
همدم بیگانگان مباش و بپرهیز
عاقبت از جنس بد ز وصلهٔ ناجور
هوش مصنوعی: با دیگران که نا آشنا و بیگانه‌اند، دوستی نکن و از هم نشینی با افراد بد و نا مناسب دوری کن؛ چرا که این ارتباطات ممکن است به زندگی تو آسیب بزنند.
عارف اگر کهنه شد ترانهٔ مزدک
نغمه‌ای از نو علاوه کن تو به تنبور!
هوش مصنوعی: اگر عارف و دانایی قدیمی و کهنه شده است، تو باید نغمه‌ای تازه و جدید بر روی تنبور بزنی و موسیقی را تازه کنی.