گنجور

شمارهٔ ۳۳ - حال دل

حال دل با تو مرا اشک بصر می‌گوید
راز پنهان من از خانه به در می‌گوید
سر زد از کوه مرا ناله ولی در گوشش
گویی آهسته سخن لال به کر می‌گوید
در خم باده فتم تا نکشم ننگ خمار
زانکه النار و لا العار پدر می‌گوید
حرف قحط است مگر باز به منبر واعظ
از قضا و قدر و عالم ذر می‌گوید
بوالبشر یک غلطی کرد که شیطان تا حشر
ذی‌حق است ار بد از افراد بشر می‌گوید
دست دادند به هم ریشهٔ ما را کندند
حال امروز به از تیشه تبر می‌گوید
این سخن گر بنویسند به زر جا دارد
الحق عارف سخن سکه به زر می‌گوید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حال دل با تو مرا اشک بصر می‌گوید
راز پنهان من از خانه به در می‌گوید
هوش مصنوعی: احساسات دل من به تو منتقل می‌شود، و اشک‌هایم به زبان می‌آیند. رازی که در درونم دارم، به‌طور ناخودآگاه از درون خانه‌ام بیرون می‌آید.
سر زد از کوه مرا ناله ولی در گوشش
گویی آهسته سخن لال به کر می‌گوید
هوش مصنوعی: از کوه صدایی به گوش می‌رسد که شبیه به ناله است، ولی انگار صدای این ناله، به آرامی و بی‌صدا به کسی گفته می‌شود که نمی‌تواند بشنود.
در خم باده فتم تا نکشم ننگ خمار
زانکه النار و لا العار پدر می‌گوید
هوش مصنوعی: در می‌خانه غوطه‌ور شدم و تا وقتی که خماری بر من حاکم است، حاضر نیستم که شرم و ننگ ناشی از آن را تحمل کنم؛ زیرا پدرم می‌گوید که نه آتش عذاب و نه عیب و ننگ کسی، به اندازهٔ شراب و مستی سخت نیست.
حرف قحط است مگر باز به منبر واعظ
از قضا و قدر و عالم ذر می‌گوید
هوش مصنوعی: حرف و سخن کم شده است، مگر اینکه واعظ بر روی منبر درباره تقدیر و سرنوشت و عالم ذر صحبت کند.
بوالبشر یک غلطی کرد که شیطان تا حشر
ذی‌حق است ار بد از افراد بشر می‌گوید
هوش مصنوعی: انسان نخستین اشتباهی انجام داد که تا پایان دنیا شیطان حق دارد از بدی‌های دیگر انسان‌ها سخن بگوید.
دست دادند به هم ریشهٔ ما را کندند
حال امروز به از تیشه تبر می‌گوید
هوش مصنوعی: دست در دست یکدیگر گذاشتند و از هم جدا شدند، ریشه‌های ما را قطع کردند. حالا امروز، بهتر است که بگوییم این کار از چاقوی تبر هم بدتر بود.
این سخن گر بنویسند به زر جا دارد
الحق عارف سخن سکه به زر می‌گوید
هوش مصنوعی: این گفته اگر با طلا نوشته شود، واقعاً ارزشمند است. حقیقتاً عارف با کلماتش گوهری به ارزش طلا صحبت می‌کند.