گنجور

رباعی شمارهٔ ۴۱

عشقی که همه عمر بماند این است
دردی که ز من جان بستاند این است
کاری که کسش چاره نداند این است
وان شب که به روزم نرساند این است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشقی که همه عمر بماند این است
دردی که ز من جان بستاند این است
هوش مصنوعی: عشقی که پایدار باشد، دردی است که نوشیدنش جان آدم را می‌گیرد.
کاری که کسش چاره نداند این است
وان شب که به روزم نرساند این است
هوش مصنوعی: کاری که هیچ‌کس نمی‌تواند برایش راه حلی پیدا کند، همین است و شب‌هایی که مرا به روز نرسانند، همین است.