شمارهٔ ۷ - در التماس شراب
ایا صدری که از روی بزرگی
فلک را نیست با قدر تو بالا
خجل از قدر و رایت چرخ و انجم
غمی از دست و طبعت ابر و دریا
کله با همتت بنهاده کیوان
کمر در خدمتت بربسته جوزا
ثریا با علو همت تو
به نسبت چون ثری پیش ثریا
بر دست جوادت چرخ سفله
بر رای صوابت عقل شیدا
کفت پیوسته قسمتگاه روزی
درت همواره ماوا جای آلا
به فضل این قطعه برخوان تا که گردد
نهان بنده بر رای تو پیدا
به اقبال تو دارم عشرتی خوش
حریفانی چو بختت جمله برنا
مزین کرده مجلسمان نگاری
بنامیزد زهی شیرین و زیبا
نشسته ز اقتضای طالع سعد
به خلوت بارهی چون سعد و اسما
ز زلفش دست من چون روز وامق
ز وصلش روز من چون روی عذرا
موافق همچو با فرهاد شیرین
مساعد همچو با یوسف زلیخا
بر آن دل کرده خوش کز وصل دوشین
کهمان چونین بود امروز و فردا
چو چشمش نیم مستیم و مرا نیست
علاج درد او یعنی که صهبا
چه صفراهاست کامروز او نکردست
در این یک ساعت از سودای حمرا
به انعام تو میباید که گردد
نظام مجلس تو مجلس ما
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایا صدری که از روی بزرگی
فلک را نیست با قدر تو بالا
هوش مصنوعی: آیا سینهای که به خاطر عظمتش آسمان را زیر پا میگذارد، میتواند به اندازه تو بلند باشد؟
خجل از قدر و رایت چرخ و انجم
غمی از دست و طبعت ابر و دریا
هوش مصنوعی: شما با عظمت و اهمیت آسمان و ستارهها شرمندهاید و غمانگیز است که طبیعت شما مانند ابر و دریاست.
کله با همتت بنهاده کیوان
کمر در خدمتت بربسته جوزا
هوش مصنوعی: سر بر افراشتهای که به خاطر تلاش و ارادهات، کیوان (زحل) را در خدمت خود داری و همچون برج جوزا (دو برادر) به خودت وابستهای.
ثریا با علو همت تو
به نسبت چون ثری پیش ثریا
هوش مصنوعی: ستاره ثریا به خاطر بلندی همت تو، به نسبت همانند ستارهای در برابر ثریا به نظر میرسد.
بر دست جوادت چرخ سفله
بر رای صوابت عقل شیدا
هوش مصنوعی: بر دست اسب تو، چرخ فلک به سادگی بر تصمیمات محکم و عاقلانهات تأثیر میگذارد و عقل تو را دیوانه میکند.
کفت پیوسته قسمتگاه روزی
درت همواره ماوا جای آلا
هوش مصنوعی: قسمتگاه روزیات همیشه در کنارت است و مکانی برای استراحت و آرامش داری.
به فضل این قطعه برخوان تا که گردد
نهان بنده بر رای تو پیدا
هوش مصنوعی: این بخش از شعر بیانگر این است که به لطف و رحمت خدا، این کلمات را بخوان، تا اینکه بندهای که در حال حاضر پنهان است، در نظر تو نمایان شود.
به اقبال تو دارم عشرتی خوش
حریفانی چو بختت جمله برنا
هوش مصنوعی: با توجه به خوشبختی تو، من نیز روزگار خوشی را سپری میکنم، چرا که دوستانی مانند تو دارم که جوان و شاداب هستند.
مزین کرده مجلسمان نگاری
بنامیزد زهی شیرین و زیبا
هوش مصنوعی: در مجلس ما دختری زیبا و شیرین حضور دارد که توجه همه را به خود جلب کرده است.
نشسته ز اقتضای طالع سعد
به خلوت بارهی چون سعد و اسما
هوش مصنوعی: به خاطر تأثیرات مثبت بخت خوب، در کنار هم به آرامی و در خلوت نشستهایم، مانند سعد و اسما که همراهی دلنشینی دارند.
ز زلفش دست من چون روز وامق
ز وصلش روز من چون روی عذرا
هوش مصنوعی: موهای او دست من را به یاد روز وامق میآورد و دیدن او باعث میشود روز من به زیبایی روز عذرا شود.
موافق همچو با فرهاد شیرین
مساعد همچو با یوسف زلیخا
هوش مصنوعی: دوست و همراهی که با فرهاد شیرین همدل و همنفس است، مانند یوسف که با زلیخا مناسبت و همدلی دارد.
بر آن دل کرده خوش کز وصل دوشین
کهمان چونین بود امروز و فردا
هوش مصنوعی: دلی را که به وصال دیروز خوش بود، حالا دیگر خود را با آینده نمیسازد، چرا که امروز و فردا مانند هم نیستند.
چو چشمش نیم مستیم و مرا نیست
علاج درد او یعنی که صهبا
هوش مصنوعی: چشم او مرا مست کرده و من برای درد او هیچ درمانی ندارم، یعنی اینکه شراب مستکننده است.
چه صفراهاست کامروز او نکردست
در این یک ساعت از سودای حمرا
هوش مصنوعی: امروز او در این یک ساعت، چه اندوهها و اضطرابهایی را تحمل کرده است که به خاطر افکارش و خیالاتش نمیتواند آرام بگیرد.
به انعام تو میباید که گردد
نظام مجلس تو مجلس ما
هوش مصنوعی: برای برقراری نظم و ترتیب در مجلس تو، باید به لطف و بخشش تو توجه کرد تا مجلس ما نیز سامان بگیرد.
حاشیه ها
1402/05/08 00:08
امیرالملک
نبوغ عجیب انوری:
ثریا با علو همت تو
به نسبت چون ثری پیش ثریا
در این تشبیه ممدوح به جای ثریا نشسته و ثریا خودش آمده در مادون ترین جای.
1402/05/08 00:08
امیرالملک
بنامیزد: به نام ایزد، ماشا الله
1402/05/08 00:08
امیرالملک
ز زلفش دست من چون روز وامق
سیاه دست یعنی شوم و نامبارک
1402/05/08 00:08
امیرالملک
چه صفراهاست کامروز او نکردست
در این یک ساعت از سودای حمرا
صفرا کردن یعنی خشمگین شدن
سودای چیزی داشتن یعنی حرص و اندیشه چیزی در سر داشتن
و حمرا هم مجاز از شراب است به سبب انکه شراب قرمز است.