گنجور

شمارهٔ ۵۵ - مطایبه

دوش در خواب من پیمبر را
دیدمش کو ز امت آزردست
گفتمش ای بزرگ چت بودست
طبع پاک تو از چه پژمردست
گفت زین مُقریَک همی جوشم
رونق وحی ایزدی بردست
آنچه این زن به مزد می‌خواند
جبرئیل آن به من نیاوردست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش در خواب من پیمبر را
دیدمش کو ز امت آزردست
هوش مصنوعی: دیروز در خواب کسی را دیدم که پیامبر بود و بسیار ناراحت از رفتار امت خودش به نظر می‌رسید.
گفتمش ای بزرگ چت بودست
طبع پاک تو از چه پژمردست
هوش مصنوعی: به او گفتم: ای بزرگ، چرا طبع پاک تو پژمرده است؟
گفت زین مُقریَک همی جوشم
رونق وحی ایزدی بردست
گفت که از این قاری قرآن (ک در اینجا نشانه تصغیر و تخفیف است) در جوش و خروشم زیرا قرآن که وحی خداوند است را  [به دلیل اشتباه خواندن] از رونق انداخته
آنچه این زن به مزد می‌خواند
جبرئیل آن به من نیاوردست
هوش مصنوعی: این زن چیزی را با مزد خود می‌خواند که جبرئیل هم نمی‌تواند آن را به من هدیه دهد.

حاشیه ها

1393/02/20 18:05
امیر اصغری

بیت سوم. مصرع اول؛ مقریک، تشکیل شده از مُقری + ک (تصغیر). یک واژه است. اشتباها با فاصله نوشته شده.