شمارهٔ ۴۷ - در طلب جو این قطعه فرموده
ای بزرگی که دین یزدان را
لقبت صد کمال نو دادست
دان که من بنده را خداوندی
میوه و گوشتی فرستادست
میوه در ناضج اوفتاد و کسی
اندر این فصل میوه ننهادست
گوشتی ماند و من درین ماندم
زانکه رعنا و محتشم زادست
لبش آهنگ کاه مینکند
چه عجب نه لبش ز بیجادست
گفتم ای گوسفند کاه بخور
کز علفها همینت آمادست
گفت جو، گفتمش ندارم، گفت
در کدیه خدای بگشادست
گفتمش آخر از که خواهم جو
اینت محنت که با تو افتادست
گفت خواه از کمال دین مسعود
که ولی نعمتی بس آزادست
منعما مکرما درین کلمات
کین زبان بستهام زبان دادست
به کرم ایستادگی فرمای
کز شره بر دو پای استادست
شمارهٔ ۴۶ - بیگاه به حضرت رفت در عذر آن گوید: تو آن فرزانهٔ آزاد مردیشمارهٔ ۴۸: به خدایی که از کمان قضا
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بزرگی که دین یزدان را
لقبت صد کمال نو دادست
هوش مصنوعی: ای بزرگوار که به تو لقب صد کمال دادهاند و دین یزدان را به بهترین شکل نمایان کردهای.
دان که من بنده را خداوندی
میوه و گوشتی فرستادست
هوش مصنوعی: بدان که خداوندی برای من بنده، میوه و گوشتی ارسال کرده است.
میوه در ناضج اوفتاد و کسی
اندر این فصل میوه ننهادست
هوش مصنوعی: میوه در حال نرسیدن و ناپخته به زمین افتاده و در این فصل کسی نمیوهای نچیده است.
گوشتی ماند و من درین ماندم
زانکه رعنا و محتشم زادست
هوش مصنوعی: بدنی به جا مانده و من در این حال باقی ماندهام، زیرا زیبایی و عزت به وجود آمده است.
لبش آهنگ کاه مینکند
چه عجب نه لبش ز بیجادست
هوش مصنوعی: لب او چه آرام و آهنگین است که هیچ صدایی از آن به گوش نمیرسد؛ جالب اینجاست که این سکوت ناشی از بیخود بودن او نیست.
گفتم ای گوسفند کاه بخور
کز علفها همینت آمادست
هوش مصنوعی: به گوسفند گفتم که کاه بخورد، زیرا اینجا علفها به همین شکل برایش آماده شده است.
گفت جو، گفتمش ندارم، گفت
در کدیه خدای بگشادست
هوش مصنوعی: جو گفت: "چرا ظاهراً چیزی نداری؟" من پاسخ دادم: "چیزی ندارم." او سپس ادامه داد: "اما در خانهی تو، خدای مهربان درهایی را گشوده است."
گفتمش آخر از که خواهم جو
اینت محنت که با تو افتادست
هوش مصنوعی: به او گفتم میدانم از چه کسی باید برسم به این درد و رنجی که با تو تجربه کردهام.
گفت خواه از کمال دین مسعود
که ولی نعمتی بس آزادست
هوش مصنوعی: او میگوید که حاکم مسعود به خاطر کمال دینش، فردی بسیار آزادمنش و کاردان است و به خوبی از مردم خود حمایت میکند.
منعما مکرما درین کلمات
کین زبان بستهام زبان دادست
هوش مصنوعی: در این کلمات ارزشمند و محترم، من به طور معجزهآسا و با قدرت به بیان احساسات و اندیشههایم پرداختهام، هرچند که به زبان ساده و بیواسطه نتوانستهام صحبت کنم.
به کرم ایستادگی فرمای
کز شره بر دو پای استادست
هوش مصنوعی: با مهربانی و دوستی در برابر ناملایمات و سختیها ایستادگی کن، زیرا از شدت طمع، بر پاهای خود ایستادهای.