شمارهٔ ۳۸ - در مدح موئتمن سرخسی
رتبت و تمیکن صدر موئتمن
همچو قدر و همتش بیمنتهاست
آفتابش در سخاوت مقتدیست
واسمان را در کفایت مقتداست
طبع شد بیگانه با آز و نیاز
تا کفش با جود و بخشش آشناست
دست او را خواستم گفتن سخیست
باز گفتم نه غلط کردم سخاست
ای جوادی کز پی مدح و ثنات
بر من از مدح و ثنا مدح و ثناست
عالمی از کبریایی سر به سر
گرچه عالم سر به سر کبر و ریاست
زحمتی آوردهام بار دگر
گرچه روز و شب دلت در یاد ماست
کار شاعر زحمت آوردن بود
وانکه رحمت آورد کار شماست
هست مستغنی ز شرح از بهر آنک
شرح کردن زانچه میدانی خطاست
بادت اندر دولت باقی بقا
تا بقا از ایزد باقی بقاست
شمارهٔ ۳۷ - در مدح گوید: ای سروری که از گل دل قامت قلمشمارهٔ ۳۹ - در محمدت صاحب ناصرالدین: قدر میخواست تا کار دو عالم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1402/05/13 21:08
امیرالملک
ای جوادی کز پی مدح و ثنات
بر من از مدح و ثنا مدح و ثناست
مدح و ثنا سه بار در بیت تکرار شده اما به هیچ روی زننده و ملال آور نیست. این است ذوق شعر!