شمارهٔ ۳۴ - در هجو صفی محمد تاریخی
صفی محمد تاریخی از خدای بترس
به خانه باش و میا تا گهی که خوانندت
فصیح و گنگ به تعریض چند گویندت
جوان و پیر به تصریح چند رانندت
گمان بری که ظریفی ولی نمیدانی
که پیش مردمک دیده مینشانندت
هزار ... خر اندر ... زن آن قوم
که تا فجی بنمیری ظریف دانندت
شمارهٔ ۳۳ - در شرح اشتیاق گوید: به خدایی که از میان دو حرفشمارهٔ ۳۵ - در شکایت دنیا: ربع مسکون آدمی را بود، دیو و دد گرفت
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.