گنجور

شمارهٔ ۳۳ - در شرح اشتیاق گوید

به خدایی که از میان دو حرف
هفت چرخ و چهار طبع انگیخت
بوی کافور و عود و مشک آورد
رنگ طاوس و کبک و زاغ آمیخت
که مرا درد هجر تو بر سر
خاک اندوه و آتش غم بیخت
از برم دل به خدمت تو رسید
وز تنم جان ز فرقت تو گریخت
این چنین کارها زمانه کند
با زمانه نمی‌توان آویخت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به خدایی که از میان دو حرف
هفت چرخ و چهار طبع انگیخت
هوش مصنوعی: به خداوندی که عالم را با زمین و آسمان و زیبایی‌هایش خلق کرد و هر چیزی را در بهترین شکل به وجود آورد.
بوی کافور و عود و مشک آورد
رنگ طاوس و کبک و زاغ آمیخت
هوش مصنوعی: عطر کافور، عود و مشک فضایی دلپذیر ایجاد کرده و رنگ‌های زیبا و درخشانی که به طاووس، کبک و زاغ مربوط می‌شود، در هم آمیخته است.
که مرا درد هجر تو بر سر
خاک اندوه و آتش غم بیخت
هوش مصنوعی: درد جدایی تو باعث شده که بر سر خاک غم و آتش اندوه بر افروزیم.
از برم دل به خدمت تو رسید
وز تنم جان ز فرقت تو گریخت
هوش مصنوعی: دل من به خدمت تو آمده است و جانم از جدایی تو فرار کرده است.
این چنین کارها زمانه کند
با زمانه نمی‌توان آویخت
هوش مصنوعی: این دنیا با آدم‌ها و شرایط مختلف بازی می‌کند و نمی‌توان به سادگی با آن سازگار شد.

حاشیه ها

1402/05/13 21:08
امیرالملک

دو بیت نخست همه نیکی ها را حوالت به خدا می کند اما در آخر اندوه و فراق را سبب، زمانه می داند.