شمارهٔ ۳۲ - در مدح مجدالدین ابوطالب نعمه
گره عهد آسمان سست است
گره کیسهٔ عناصر سخت
آنکه بگشاد هیچ وقت نبست
گره عهد و بندگیش ز بخت
کیست بحری که موج بخشش اوی
کیسهٔ بحر و کان کند پردخت
میر بوطالب آنکه او ثمرست
اسدالله باغ و نعمه درخت
پادشاهیست نسبت او را تاج
شهریاریست همت او را تخت
جرم ماه از اشارت جدش
هم به دو نیمه گشت و هم یک لخت
عرش میگفت در احد تکبیر
پدرش تیغ فتح میآهخت
در ترازوی همتش هرگز
حاصل روزگار هیچ نسخت
دست او سایه بر جهان افکند
با عدم برد تنگدستی رخت
باد دستش قوی و از دستش
دشمنش لخت لخت گشته به لخت
شمارهٔ ۳۱ - صاحب ناصرالدین را مدح گوید: ای سرافرازی که از یک سعی توشمارهٔ ۳۳ - در شرح اشتیاق گوید: به خدایی که از میان دو حرف
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گره عهد آسمان سست است
گره کیسهٔ عناصر سخت
هوش مصنوعی: عهد و پیمان آسمان قابل اعتماد و محکم نیست، اما پیوند و وابستگی به دنیای مادی و ثروت بسیار قوی و سخت است.
آنکه بگشاد هیچ وقت نبست
گره عهد و بندگیش ز بخت
هوش مصنوعی: کسی که در زندگیاش درها را به روی دیگران باز کرده، هرگز گرههای عهد و پیوندش را نخواهد بست و در واقع از سرنوشتش راضی است.
کیست بحری که موج بخشش اوی
کیسهٔ بحر و کان کند پردخت
هوش مصنوعی: چه کسی است این دریا که امواج بخشش او، کیسه دریا را پر میکند؟
میر بوطالب آنکه او ثمرست
اسدالله باغ و نعمه درخت
هوش مصنوعی: میر بوطالب، کسی است که وجودش مانند ثمرهای شیرین و ارزشمند است، همانند درختی که در باغ نعمتها میروید و موجب برکت و آسایش میگردد.
پادشاهیست نسبت او را تاج
شهریاریست همت او را تخت
هوش مصنوعی: او به مانند پادشاهی است که تاج و تختی دارد؛ مقام او بزرگ و والامقام است.
جرم ماه از اشارت جدش
هم به دو نیمه گشت و هم یک لخت
هوش مصنوعی: جرم ماه به دلیل اشاره جدش به دو نیمه تقسیم شد و همچنین به شکل یک تکه باقی ماند.
عرش میگفت در احد تکبیر
پدرش تیغ فتح میآهخت
هوش مصنوعی: عرش به صدا درآمد و در روز احد، فریاد تکبیر پدرش را شنید که شمشیر پیروزی را به دست میگرفت.
در ترازوی همتش هرگز
حاصل روزگار هیچ نسخت
هوش مصنوعی: در ترازوی اراده و همت او هیچگاه نتیجهی روزگار هیچ کس اندازهگیری نمیشود.
دست او سایه بر جهان افکند
با عدم برد تنگدستی رخت
هوش مصنوعی: دست او مانند سایهای بر روی جهان افتاده و با نداشتن، فقر و تنگدستی را از خود دور کرده است.
باد دستش قوی و از دستش
دشمنش لخت لخت گشته به لخت
هوش مصنوعی: باد به قدری قوی است که دشمنش را به شدت تحت تاثیر قرار داده و او را در وضعیتی ناتوان و آسیبپذیر قرار داده است.