گنجور

شمارهٔ ۲۸ - در شکر و قناعت گوید

درین دو روزه توقف که بو که خود نبود
درین مقام فسوس و درین سرای فریب
چرا قبول کنم از کس آنکه عاقبتش
ز خلق سرزنشم باشد از خدای عتیب
مرا خدای تعالی ز آسیای فراز
که عقل حاصل آنرا نیاورد به حسیب
چو می‌دهد همه چیزی به قدر حاجت من
چنان که بی‌خبر سیب ماه رنگ به سیب
ز بهر حفظ حیات آنچه بایدم ز کفاف
ز بهر کسب کمال آنچه بایدم ز کتیب
هزار سال اگر عمر من بود به مثل
مرا نیاز نیاید به آسیای نشیب
دو نعمتست مرا کان ملوک را نبود
به روز راحت شکر و به روز رنج شکیب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1390/11/21 11:01
رضا

سلام علیکم ، ضمن تشکر از سایت خوب شما و آرزوی بهتر و بهتر شدن ؛ در مصرع دوم بیت آخر عبارت " به روز " دوم صحیح نبوده و کلمه درست " به شب ز رنج شکیب " می باشد.

1394/09/20 09:12
غبار

کذاب و دروغگوست انوری.
حرص وجودت را گرفته دم از صبر و قناعت می زند. باید این شعر استاد شفیعی کدکنیرا خطاب به شعر انوری خواند: ای شعر پارسی که بدین روزت اوفکند...