شمارهٔ ۲۵۷ - فی الاشتیاق
به خدایی که دست قدرت او
نیل شب برعزار روز کشید
کین برادر ندید یک لحظه
بیشما راحت و نخواهد دید
بیشما هیچ بر گل دل او
باد شبگیری صبا نوزید
هیچ یک از دریچهٔ جانش
مرغ لذات و عیش خوش نپرید
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به خدایی که دست قدرت او
نیل شب برعزار روز کشید
هوش مصنوعی: به خدایی که توانسته است شب را با قدرتش به دور روز بکشاند و از آن عبور کند.
کین برادر ندید یک لحظه
بیشما راحت و نخواهد دید
هوش مصنوعی: این برادر هیچگاه لحظهای را بدون شما آرامش نخواهد داشت و نخواهد توانست چنین لحظهای را تجربه کند.
بیشما هیچ بر گل دل او
باد شبگیری صبا نوزید
هوش مصنوعی: بدون وجود شما، دل او به مانند گلی است که نسیم صبحگاهی بر آن نوزد و زندگیاش محصل نمیشود.
هیچ یک از دریچهٔ جانش
مرغ لذات و عیش خوش نپرید
هوش مصنوعی: هیچ کدام از درهای وجود او، شادی و لذت را به داخل راه نداد.