شمارهٔ ۲۴۷ - در قضا و قدر
خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
وگر به طبع شود زود نزد همچو خودی
ز بهر چیزی خوار و نژند باز آید
چو اعتقاد کند کز کسش نباید چیز
خدای قدرت والای خویش بنماید
به دست بنده ز حل و ز عقد چیزی نیست
خدای بندد کار و خدای بگشاید
شمارهٔ ۲۴۶ - در تقاضای انعامی که حواله شد و نیافت فرماید: مفتی شرع کرم عاقلهٔ ملت جودشمارهٔ ۲۴۸ - حکیم رنجور بود و دوستی او را عیادت نکرد در شکایت و طلب حضور او گوید: ای بدیعالزمان بیا و ببین
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خدای کار چو بر بندهای فرو بندد
به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
هوش مصنوعی: زمانی که خداوند کار و مسئولیتی را بر دوش کسی بگذارد، هر کاری که آن فرد انجام دهد، بر درد و رنج دل او میافزاید.
وگر به طبع شود زود نزد همچو خودی
ز بهر چیزی خوار و نژند باز آید
هوش مصنوعی: اگر کسی به راحتی از چیزی ناراحت شود و خودش را به خاطر آن پایین بیاورد، دوباره همان احساس را تجربه خواهد کرد.
چو اعتقاد کند کز کسش نباید چیز
خدای قدرت والای خویش بنماید
هوش مصنوعی: وقتی کسی به این باور برسد که باید از دیگران چیزی نگیرد، خداوند قدرت بزرگ خود را به او نشان خواهد داد.
به دست بنده ز حل و ز عقد چیزی نیست
خدای بندد کار و خدای بگشاید
هوش مصنوعی: کارها به دست بنده نیست و من توانایی حل یا گشایش هیچ مشکلی را ندارم، بلکه این خداست که امور را به سرانجام میرساند و میتواند درها را باز کند یا ببندد.
حاشیه ها
1388/11/03 15:02
منصور محمدزاده
مصرع اول بیت آخر غلط املایی دارد0 عقد به اشتباه عفد نوشته شده است0
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.