گنجور

شمارهٔ ۲۴۴ - شراب خواهد

شاهدی دارم ای بزرگ چنانک
چاکرش آفتاب می‌باید
تا دلم تل سیم او بیند
یک جهان زر ناب می‌باید
نشود راست تا بود هشیار
گند مستی خراب می‌باید
تا ستونم رسد به خیمهٔ او
سه قدح می طناب می‌باید
نقل و اسباب و لوت حاصل شد
یک صراحی شراب می‌باید
تو بده تا ترا ثواب بود
گر دلت را ثواب می‌باید

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاهدی دارم ای بزرگ چنانک
چاکرش آفتاب می‌باید
هوش مصنوعی: من یک معشوق دارم که به اندازه‌ی خورشید بزرگ و پرنور است و مانند خورشید، به او عشق می‌ورزم.
تا دلم تل سیم او بیند
یک جهان زر ناب می‌باید
هوش مصنوعی: اگر دلم زیبایی او را ببیند، باید یک دنیا طلا و جواهر حقیقی داشته باشم.
نشود راست تا بود هشیار
گند مستی خراب می‌باید
هوش مصنوعی: تا وقتی هشیار و آگاه باشیم، هیچ چیز بر حسب تصادف و به طور ناگهانی به درستی انجام نمی‌شود؛ بلکه باید از حالت نشئگی و بی‌خبری دور ماند و به کردارهای خود دقت کرد.
تا ستونم رسد به خیمهٔ او
سه قدح می طناب می‌باید
هوش مصنوعی: تا زمانی که به خیمهٔ او برسم، نیاز دارم که سه بار شراب بنوشم تا سرحال و آماده شوم.
نقل و اسباب و لوت حاصل شد
یک صراحی شراب می‌باید
هوش مصنوعی: برای خوشگذرانی و لذت بردن، باید یک پیاله شراب تهیه کرد، حالا که ساز و وسایل و امکانات فراهم شده است.
تو بده تا ترا ثواب بود
گر دلت را ثواب می‌باید
هوش مصنوعی: اگر تو به کسی کمک کنی و با دل خوب عمل کنی، خودت نیز پاداش خوبی خواهی گرفت.