شمارهٔ ۲۳۴ - در التماس موزه
تویی آن صدر که بر پایهٔ قدرت نرسد
به مثل گر سر خصم تو بر افلاک بود
دست در دامن جاه تو زند هرکه ورا
دامن دولتش از دست فلک چاک بود
زهر آسیب زمانه نکند هیچ خلل
هر کرا خدمت درگاه تو تریاک بود
زاستین کرم تست اگر درهمه عمر
دامنی بینی کزگرد فلک پاک بود
پس پسندی ز پسندیده خصالت که سه روز
پای من چون سر بد خواه تو بر خاک بود
چه خبر باشد از لشکر جاهت که درو
به حسب مشرف و عارض دهد باک بود
شمارهٔ ۲۳۳ - در مذمت زنان: زن چو میغست و مرد چون ماهستشمارهٔ ۲۳۵ - در هجا: چه خیر باشد در خیل و لشکری که درو
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تویی آن صدر که بر پایهٔ قدرت نرسد
به مثل گر سر خصم تو بر افلاک بود
هوش مصنوعی: تو آن کسی هستی که حتی پایهٔ قدرتت به هیچکس نمیرسد، حتی اگر دشمن تو به بالاترین عرش هم برود.
دست در دامن جاه تو زند هرکه ورا
دامن دولتش از دست فلک چاک بود
هوش مصنوعی: هر کسی که به جاه و مقام تو چنگ بزند، در واقع زندگیاش به برکت و شان توست و سرنوشتش به خاطر محبت تو به او دچار تغییر و افزایش میشود.
زهر آسیب زمانه نکند هیچ خلل
هر کرا خدمت درگاه تو تریاک بود
هوش مصنوعی: در برابر زخمها و آسیبهای جهان، هیچ گزندی به کسی که در خدمت توست نمیرسد؛ چون او مانند تریاکی است که آرامش میبخشد.
زاستین کرم تست اگر درهمه عمر
دامنی بینی کزگرد فلک پاک بود
هوش مصنوعی: اگر در تمام عمر خود هم دامن پاکی از گرد و غبار آسمان ببینی، بدان که این به خاطر رحم و محبت توست.
پس پسندی ز پسندیده خصالت که سه روز
پای من چون سر بد خواه تو بر خاک بود
هوش مصنوعی: پس از اینکه به خوبی و زیبایی ویژگیهایت پی بردم، سه روز در انتظار تو نشستم و مانند کسی که به تو بدگمان است، بر زمین دراز کشیدم.
چه خبر باشد از لشکر جاهت که درو
به حسب مشرف و عارض دهد باک بود
هوش مصنوعی: چه خبر از لشکر جاه و مقام تو که در آن، به تناسب زیبایی و نما، دلخوری و نگرانی وجود دارد؟