گنجور

شمارهٔ ۲۳۲

خسروا آب آسمان نشود
که کمال تو نور خور ندهد
لقمهٔ بی جگر نمی‌یابم
شد چنین عمر او نظر ندهد
گرده‌گاه جهان شکافته باد
که یکی گرده بی‌جگر ندهد
ملک‌الموت را ملامت نیست
که به بیمار گل شکر ندهد
تو جهان نیستی جهانداری
این اشارت به تو ضرر ندهد
تو بکن زیبد ار قضا نکند
توبده شاید از قدر ندهد
کمر عمر تو مبادا سست
تافلک را قبا کمر ندهد
نقش نام زمانه افروزت
سکه از دوستی به زر ندهد
کافران را چه باک باشد اگر
خشم تو مایهٔ سقر ندهد
داد بنده نمی‌دهد در تو
حبذا گر دهد وگر ندهد
جود تو حق از آن فراوانست
کار او بود اگر وگر ندهد
دست میمون تو از آن دستست
که به کشت طمع مطر ندهد
وای آن رزمگه که حملهٔ تو
دهد و نصرت وظفر ندهد
جز تو کس را نشاید آدم گفت
عقل مشاطگی به خر ندهد
گرچه بسیار درد دل دارد
جز به اندازه درد سر ندهد
حرمت تو نه آن درخت بود
که به سالی هزار برندهد
خاک در گاه تو نه آن سرمه است
که به چشم هنر بصر ندهد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خسروا آب آسمان نشود
که کمال تو نور خور ندهد
هوش مصنوعی: آب آسمان به خودی خود ارزشمند نیست، بلکه شایستگی و کمال توست که می‌تواند به مانند نور خورشید زندگی‌بخش باشد.
لقمهٔ بی جگر نمی‌یابم
شد چنین عمر او نظر ندهد
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم لقمه‌ای بی‌مایه پیدا کنم، به همین دلیل عمرم این‌گونه صرف می‌شود و دیگر کسی به من نگاه نمی‌کند.
گرده‌گاه جهان شکافته باد
که یکی گرده بی‌جگر ندهد
هوش مصنوعی: خداوند جهان را باز کند تا هیچ کس نتواند از درد و رنج دیگران بهره‌برداری کند و دیگران را به زحمت نیندازد.
ملک‌الموت را ملامت نیست
که به بیمار گل شکر ندهد
هوش مصنوعی: مَلَک‌الموت را نمی‌توان سرزنش کرد که به بیمار، گل شکر هدیه ندهد.
تو جهان نیستی جهانداری
این اشارت به تو ضرر ندهد
هوش مصنوعی: تو در این دنیا وجود نداری، ولی در مدیریت و رهبری جهان تأثیری نداری که این نکته برای تو زیانبار نخواهد بود.
تو بکن زیبد ار قضا نکند
توبده شاید از قدر ندهد
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت به تو اجازه دهد که کار نیک انجام دهی، این کار خوب خواهد بود و شاید به دلیل ارزش و قدر تو، معنای خوبی پیدا کند.
کمر عمر تو مبادا سست
تافلک را قبا کمر ندهد
هوش مصنوعی: زندگی‌ات را هدر نده و هرگز نگذار که ضعف و سستی به تو آسیب برساند، زیرا این باعث می‌شود روح و شخصیتت قربانی شود.
نقش نام زمانه افروزت
سکه از دوستی به زر ندهد
هوش مصنوعی: دوران و زمانه‌ای که در آن هستی، نمی‌تواند ارزش دوستی را با چیزی دیگر عوض کند و این دوستی به اندازه‌ای ارزشمند است که نمی‌توان آن را با طلا مقایسه کرد.
کافران را چه باک باشد اگر
خشم تو مایهٔ سقر ندهد
هوش مصنوعی: کافران نگران نیستند حتی اگر خشم تو موجب عذاب و کشتار در جهنم نشود.
داد بنده نمی‌دهد در تو
حبذا گر دهد وگر ندهد
هوش مصنوعی: عشق و محبت من نسبت به تو چیزی نیست که به دیگران بخواهد، حتی اگر محبتت را به من بدهی یا ندهی.
جود تو حق از آن فراوانست
کار او بود اگر وگر ندهد
هوش مصنوعی: بخشش و generosity تو بسیار زیاد است، و اگر او بخواهد، کاری که انجام می‌دهد (یعنی بخشش) بی‌نهایت خواهد بود. اما اگر او نخواهد، چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
دست میمون تو از آن دستست
که به کشت طمع مطر ندهد
هوش مصنوعی: دست میمون نشانه‌ای است که نشان می‌دهد او به راحتی نمی‌تواند از چیزهای بی‌فایده و ناچیز بهره‌برداری کند. این به معنای این است که نباید به چیزهایی که ارزش ندارند، دل ببندیم.
وای آن رزمگه که حملهٔ تو
دهد و نصرت وظفر ندهد
هوش مصنوعی: آه به حال آن میدانی که تو در آن حمله کنی و پیروزی و یاری نصیب نشود.
جز تو کس را نشاید آدم گفت
عقل مشاطگی به خر ندهد
هوش مصنوعی: جز تو هیچ‌کس شایسته‌ی گفت‌وگو نیست و عقل مانند آرایشگری است که نمی‌تواند بر روی خر کار کند.
گرچه بسیار درد دل دارد
جز به اندازه درد سر ندهد
هوش مصنوعی: با اینکه او در دل خود اندوه و مشکلات زیادی دارد، اما تنها به اندازه‌ی یک درد سر آنها را ابراز می‌کند.
حرمت تو نه آن درخت بود
که به سالی هزار برندهد
هوش مصنوعی: ارزش و مقام تو مانند درختی نیست که در هر سال هزار میوه بدهد.
خاک در گاه تو نه آن سرمه است
که به چشم هنر بصر ندهد
هوش مصنوعی: خاکی که در مقابل تو قرار دارد، آن چیزی نیست که فقط برای تزیین و زیبایی به کار رود و نگذارد حقیقت و زیبایی واقعی را ببینی.