شمارهٔ ۲۳۰ - در تهدید و هجو قاضی هری
به خشک ریش گری در هری ندیدستی
ز هجو روی سیاهی که نوبتی بیند
کنون به خیمه زدن دانهای پراکندی
که مرغ ذکر تو تا جاودان از آن چیند
در آن دو لفظ سخن چاردست و پای شتر
چنان نشنید کان شیوه عقل بگزیند
مکن به عذر و تلطف دل مرا دریاب
که چوب خیمه در آن نیز نیک بنشیند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به خشک ریش گری در هری ندیدستی
ز هجو روی سیاهی که نوبتی بیند
هوش مصنوعی: وقتی در بیابان خشک و بیآب و علف هستی، نباید از مشکلات و وسوسهها غافل شوی؛ چرا که ممکن است در شرایط دشوار، چهره زشتی را ببینی که در نوبت خود به تو آسیب میزند.
کنون به خیمه زدن دانهای پراکندی
که مرغ ذکر تو تا جاودان از آن چیند
هوش مصنوعی: اکنون به خیمه نشستهای و دانههایی پخش کردهای که پرنده یاد تو همیشه از آن بردارد و بهرهمند شود.
در آن دو لفظ سخن چاردست و پای شتر
چنان نشنید کان شیوه عقل بگزیند
هوش مصنوعی: در آن دو کلمه، چنان که شتر چهار دست و پا دارد، نمیتوان شیوۀ عقل را انتخاب کرد و نشنید.
مکن به عذر و تلطف دل مرا دریاب
که چوب خیمه در آن نیز نیک بنشیند
هوش مصنوعی: مرا با بهانه و خواهش زیاد نجات نده، چون چوبی که در خیمه قرار دارد هم میتواند به خوبی در جای خود قرار گیرد.