گنجور

شمارهٔ ۲۲۵ - طلب ادرار و راتبه از مخدوم برای یک نفر از شاگردان خود کند

ای خداوندی که از روی تفاخر بنده‌وار
نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند
آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو
آز را از بی‌نیازی جاودان قارون کنند
لمعهٔ رخسار جاه و عکس اشک دشمنت
کهربا را چون عقیق از خاصیت گلگون کنند
بنده را شاگرد خوارزمی است شیطان هیکلی
کان چنان هیکل نه در کوه و نه در هامون کنند
معده‌ای دارد که سیری را درو امید نیست
در علاج جوع کلبی کوه اگر معجون کنند
از نهیب او نهنگان رخت بر خشکی کشند
گر شیاطین صورت امعاش بر جیحون کنند
یک دم ار خالی شود حلقش که زهرش باد و مار
راست چون دیوی بود کش انکژه در ... کنند
از شره گویی همی حلوای صابونی خورد
گر خمیر نان او خود جمله از صابون کنند
حاش لله گر بماند یک مه دیگر به مرو
آه و واویلا که تا این چند مسکین چون کنند
کز نهیب معدهٔ او هر شبی تا بامداد
اهل شهر و روستا بر نان همی افسون کنند
مخت سوب و بکند او که از بیخم بکند
طبع موزونم همی زاندیشه ناموزون کنند
صاحبا یارب جزایت خیر بادا خیر کن
کندرین موسم بسی خیرات گوناگون کنند
یا غلامی چند را از روی حسبت بر گمار
تا شبیخون آورند و دفع این ملعون کنند
یا بکش این کافر زن روسبی را آشکار
پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند
یا بگو زان پیش کز عالم برآرد قحط کل
تا به سیلی از حدود عالمش بیرون کنند
یا بفرما اهل دیوان را که تا من بنده را
زانچه مجری دارم اجرا یک‌نفر افزون کنند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خداوندی که از روی تفاخر بنده‌وار
نعل اسبت اختران در گوش نه گردون کنند
هوش مصنوعی: ای پروردگاری که بندگانت، به خاطر بزرگی‌ات، نعل اسب تو را چون زینت بر ستاره‌ها می‌آویزند و بر آسمان می‌چرخانند.
آفتاب رای و ابر دست گوهربار تو
آز را از بی‌نیازی جاودان قارون کنند
هوش مصنوعی: خورشید نظر و ابر، از نعمت‌های تو، آزمایش را به بی‌نیازی جاودان و بزرگ به مانند قارون تبدیل می‌کنند.
لمعهٔ رخسار جاه و عکس اشک دشمنت
کهربا را چون عقیق از خاصیت گلگون کنند
هوش مصنوعی: نور و زیبایی چهره تو مانند جواهری ارزشمند است و اشک‌های دشمن تو نیز به دلایل خاصی می‌تواند رنگی شبیه به عقیق به خود بگیرد.
بنده را شاگرد خوارزمی است شیطان هیکلی
کان چنان هیکل نه در کوه و نه در هامون کنند
هوش مصنوعی: یک فردی که آموزش‌های مختلفی دیده، حس می‌کند که دچار مشکل شده است. این مشکل به نوعی به شیطانی شبیه است که در سر و بدن او وجود دارد و این ویژگی نه تنها در دنیای واقعی بلکه در افکارش نیز حضور دارد.
معده‌ای دارد که سیری را درو امید نیست
در علاج جوع کلبی کوه اگر معجون کنند
هوش مصنوعی: معده‌ای دارد که هیچ‌گاه سیر نمی‌شود و امیدی به پُر شدن آن نیست؛ حتی اگر معجون‌های ویژه‌ای برای سیر کردن آن تجویز کنند.
از نهیب او نهنگان رخت بر خشکی کشند
گر شیاطین صورت امعاش بر جیحون کنند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی او صدای بلندی می‌زند، نهنگان مجبور می‌شوند از آب بیرون بیایند و بر خشکی قرار بگیرند. حتی اگر شیطان‌ها در آب‌های خروشان فعالیت کنند، قدرت او بر همه چیز چیره می‌شود.
یک دم ار خالی شود حلقش که زهرش باد و مار
راست چون دیوی بود کش انکژه در ... کنند
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه حلق او خالی شود، زهر و مار مانند دیو خواهند بود که او را گرفتار می‌کنند.
از شره گویی همی حلوای صابونی خورد
گر خمیر نان او خود جمله از صابون کنند
هوش مصنوعی: اگر کسی به شوخی و طنز بخواهد بیان کند که حلوای صابونی می‌خورد، در واقع می‌خواهد بگوید که وقتی خمیر نان خودش از صابون درست شده، تمام غذاهایی که از آن تهیه می‌شود نیز به نوعی از صابون خواهند بود. اینجا منظور این است که اگر پایه و اساس چیزی مشکل داشته باشد، تمام نتایج و محصولات آن نیز دچار مشکل خواهند بود.
حاش لله گر بماند یک مه دیگر به مرو
آه و واویلا که تا این چند مسکین چون کنند
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نمی‌توانم تصور کنم که یک ماه دیگر در مرو بماند، وای به حال آن بیچاره‌ها که چگونه زندگی خواهند کرد.
کز نهیب معدهٔ او هر شبی تا بامداد
اهل شهر و روستا بر نان همی افسون کنند
هوش مصنوعی: صدای شکم او چنان بلند و رساست که تا صبح مردم شهر و روستا را مجبور می‌کند برای پیدا کردن نان جادوگری کنند.
مخت سوب و بکند او که از بیخم بکند
طبع موزونم همی زاندیشه ناموزون کنند
هوش مصنوعی: او مانند من می‌گذرد و از دل بی‌خبری، استعدادی که از درونش شکل گرفته را با افکار بی‌وزن و بی‌سابقه خراب می‌کند.
صاحبا یارب جزایت خیر بادا خیر کن
کندرین موسم بسی خیرات گوناگون کنند
هوش مصنوعی: دوست عزیز، ای کاش که پاداش نیک تو داده شود. در این فصل، مردم خیرهای بسیار و مختلفی انجام می‌دهند.
یا غلامی چند را از روی حسبت بر گمار
تا شبیخون آورند و دفع این ملعون کنند
هوش مصنوعی: باید تعدادی از جوانان را به خدمت بگماری تا به دشمن حمله کرده و او را از میان بردارند.
یا بکش این کافر زن روسبی را آشکار
پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند
هوش مصنوعی: بکش این کافر، زن روسپی را که پادشاهان برای یک دودلی، صدها نفر را می‌کشند.
یا بگو زان پیش کز عالم برآرد قحط کل
تا به سیلی از حدود عالمش بیرون کنند
هوش مصنوعی: یا بگو که از قبل، از آن زمان که کمبود در جهان به وجود آمده، تا به جایی رسیده که مجبورند به‌وسیله سیلاب‌ها و حوادث طبیعی، انسان‌ها را از مرزهای عالم خارج کنند.
یا بفرما اهل دیوان را که تا من بنده را
زانچه مجری دارم اجرا یک‌نفر افزون کنند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی از مقام و قدرتی درخواست می‌کند که به افراد با نفوذ و مهم دستور دهد تا به او کمک کنند و تعداد افرادی که او مسئولیت اجرا دارد، افزایش یابد. به عبارت دیگر، او جامعه یا گروهی را می‌خواهد که بتوانند در کارهای او مشارکت کنند و بار مسئولیت را کم کنند.