گنجور

شمارهٔ ۲۲۴ - در حبس مجدالذین ابوالحسن عمرانی

بافلک دی نیازمندی گفت
چون منت گر نیازمند کنند
زان ستمها که گردش تو کند
توچه گویی که باتو چند کنند
آخر این اختران بی معنیت
چند بخت مرانژند کنند
بی سبب هر زمان چو پایهٔ خویش
پایهٔ طاقتم بلند کنند
به زمستان گر آتشی یابم
هفت عضوم برو سپند کنند
حلقهٔ جیب کهنه در حلقم
هر زمان حلقهٔ کمند کنند
عالمی ناپسند احوالند
تا کی احوال ناپسند کنند
در احسان چرا بنگشایند
چارهٔ چند مستمند کنند
فلکش گفت بربروت مخند
که جهانیت ریشخند کنند
در احسان بگو که بگشاید
بوالحسن را چو تخته‌بند کنند
ما در آنیم تا قضا و قدر
زهر آن فتنه باز قند کنند
که به مویی فلک بیاویزد
گر به مویی برو گزند کنند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بافلک دی نیازمندی گفت
چون منت گر نیازمند کنند
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره می‌کند که هرگاه نیازمندی به کمک یا پشتیبانی نیاز داشته باشد، باید منتظر باشد تا دیگران او را درک کنند و به او توجه کنند. به عبارت دیگر، گاهی اوقات برای رسیدن به آنچه به آن نیاز داریم، باید به نوعی صبر کنیم و اجازه دهیم دیگران خودشان متوجه وضعیت ما شوند.
زان ستمها که گردش تو کند
توچه گویی که باتو چند کنند
هوش مصنوعی: از آن ظلم‌هایی که تو بر من می‌کنی، چه می‌توانی بگویی وقتی که خودت هم در برابر ظلم‌های دیگران قرار می‌گیری؟
آخر این اختران بی معنیت
چند بخت مرانژند کنند
هوش مصنوعی: در پایان، این ستاره‌های بی‌معنی چه فایده‌ای دارند که شانس و بخت را تحت تأثیر قرار دهند؟
بی سبب هر زمان چو پایهٔ خویش
پایهٔ طاقتم بلند کنند
هوش مصنوعی: بدون دلیل، هر لحظه مانند پای خود، قدرت و استقامت من را بالا می‌برند.
به زمستان گر آتشی یابم
هفت عضوم برو سپند کنند
هوش مصنوعی: اگر در زمستان آتشی پیدا کنم، هفت عضو بدنم را به آن تقدیم می‌کنم و آن را تقدس می‌بخشم.
حلقهٔ جیب کهنه در حلقم
هر زمان حلقهٔ کمند کنند
هوش مصنوعی: هر بار که حلقهٔ جیب کهنه‌ام در گردنم قرار می‌گیرد، انگار که باری دیگر به دام می‌افتم.
عالمی ناپسند احوالند
تا کی احوال ناپسند کنند
هوش مصنوعی: دنیا پر از انسان‌هایی است که وضعیت‌های نامناسب و ناپسند را ادامه می‌دهند، این وضع تا کی باید ادامه پیدا کند؟
در احسان چرا بنگشایند
چارهٔ چند مستمند کنند
هوش مصنوعی: چرا در نیکی خود را محدود می‌کنند و به چند نفر کمک می‌کنند؟
فلکش گفت بربروت مخند
که جهانیت ریشخند کنند
هوش مصنوعی: نباید به کسی که به تو می‌خندد، با شادی و طعنه پاسخ دهی، زیرا زندگی به گونه‌ای است که ممکن است دیگران از وضع تو تمسخر کنند.
در احسان بگو که بگشاید
بوالحسن را چو تخته‌بند کنند
هوش مصنوعی: در مورد کمک و نیکی بگو که اگر به بوالحسن کمک شود، او را آزاد خواهند کرد، مانند اینکه در ازای تخته‌بندی، راه آزادی‌اش را هم باز کنند.
ما در آنیم تا قضا و قدر
زهر آن فتنه باز قند کنند
هوش مصنوعی: ما در این وضعیت هستیم تا سرنوشت و تقدیر، تلخی آن مشکل را شیرین کنند.
که به مویی فلک بیاویزد
گر به مویی برو گزند کنند
هوش مصنوعی: اگر زندگی به سرنوشتی نامساعد دچار شود، تنها به یک رشته نازک و نامحسوس بستگی دارد و می‌تواند به سادگی آسیب ببیند.