شمارهٔ ۱۹۹
بسا سخن که مرا بود وان نگفته بماند
ز من نخواست کس آنرا و آن نهفته بماند
سخن که گفته بود همچو در سفته بود
مرا رواست گر این در من نسفته بماند
شمارهٔ ۱۹۸ - مدح قاضی حمیدالدین: با جلال تو ای حمیدالدینشمارهٔ ۲۰۰ - شکایت از دهر: جفای گنبد گردان به پایهای برسید
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بسا سخن که مرا بود وان نگفته بماند
ز من نخواست کس آنرا و آن نهفته بماند
هوش مصنوعی: بسیاری از حرفها و سخنان در دل من وجود دارد که بنا به دلایلی آنها را نگفتهام و هیچکس هم از من نخواست که بگویم. به همین دلیل، این گفتهها در درونم باقی مانده و پنهان ماندهاند.
سخن که گفته بود همچو در سفته بود
مرا رواست گر این در من نسفته بماند
هوش مصنوعی: هر سخنی که گفته شد، مانند چیزی است که در یک برگه چک ذکر شده باشد. اگر این موضوع برای من پنهان بماند، هیچ اشکالی ندارد.