شمارهٔ ۱۹ - در شکایت گوید
به جای بادهٔ نابم تو سرکه دادی ناب
هلاک جان و دل خود بر آن نبود شراب
شدی مصوص تنم بیگمان ز خوردن آن
اگر به کون من اندر بدی کرفس و سداب
شمارهٔ ۱۸ - در هجا گوید: مینبینی که روزگار چه کردشمارهٔ ۲۰ - شراب خواهد: خدایگانا مهمان بنده بودستند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.