گنجور

شمارهٔ ۱۸۰

به خدایی که وصف بی چونش
همه اسباب عقل بر هم زد
کاف کن در مشیتش چو بگشت
صنع بی‌رنگ هر دو عالم زد
روح را قبهٔ مقدس بست
طبه را خرگه مجسم زد
شحنهٔ امر و نهی تکلیفش
خیمه بر آب و خاک آدم زد
که اگر بنده انوری هرگز
به خلاف رضای تو دم زد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به خدایی که وصف بی چونش
همه اسباب عقل بر هم زد
هوش مصنوعی: به خدایی که ویژگی‌های بی‌نظیرش همه اصول عقل را زیر سؤال برد.
کاف کن در مشیتش چو بگشت
صنع بی‌رنگ هر دو عالم زد
هوش مصنوعی: هرگاه کارها و مصنوعات این جهان رنگ و جلوه‌ای نداشتند و خالی از معنا بودند، به خواست و اراده‌اش به این شکل در آمدند.
روح را قبهٔ مقدس بست
طبه را خرگه مجسم زد
هوش مصنوعی: روح را در مکانی مقدس قرار داد و بدن را به شکل خیمه‌ای از عوالم مادی ساخت.
شحنهٔ امر و نهی تکلیفش
خیمه بر آب و خاک آدم زد
هوش مصنوعی: تکلیف و مسئولیت به انسان داده شده است، اما این وظیفه همچون چادر یا خیمه‌ای است که بر روی آب و خاک قرار گرفته و استحکام چندانی ندارد.
که اگر بنده انوری هرگز
به خلاف رضای تو دم زد
هوش مصنوعی: اگر من به عنوان بنده انوری هرگز بر خلاف خواسته و رضایت تو صحبتی کرده باشم، این نشان‌دهنده نافرمانی و نادانی من است. من همیشه باید در جستجوی رضایت تو باشم و از هر گونه بی‌احترامی دوری کنم.