شمارهٔ ۱۶۸ - در حق سنقر خاص گوید
تابش رای سایهٔ یزدان
منت آفتاب باطل کرد
آنچه بامن زلطف کرد امروز
دربهار آفتاب با گل کرد
کرمش پایمرد گشت و مرا
منت دستبوس حاصل کرد
خدمت خاک درگهش همه عمر
جان من بنده در همه دل کرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تابش رای سایهٔ یزدان
منت آفتاب باطل کرد
هوش مصنوعی: تابش نور خورشید، سایهی پروردگار را به روشنی درآورد و باطل بودن آن را نمایان ساخت.
آنچه بامن زلطف کرد امروز
دربهار آفتاب با گل کرد
هوش مصنوعی: امروز در بهار، چون آفتاب با گلها مهربانی کرد، همان مهر و لطفی است که با من داشت.
کرمش پایمرد گشت و مرا
منت دستبوس حاصل کرد
هوش مصنوعی: محبت او باعث شد تا من هم پایدار و با اراده باشم و در نتیجه توانستم با دل و جان به او خدمت کنم.
خدمت خاک درگهش همه عمر
جان من بنده در همه دل کرد
هوش مصنوعی: تمام عمرم را به خدمت خاک درگاه او سپری کردم و جانم را در دل به او، که بندهاش هستم، تقدیم کردم.