شمارهٔ ۱۶۹
به خدایی که آب حکمت او
از دل خاک میدماند ورد
دست تقدیر او ز دامن شب
بر رخ روز میفشاند گرد
که رهی در فراق وصلت تو
زندگانی نمیتواند کرد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به خدایی که آب حکمت او
از دل خاک میدماند ورد
هوش مصنوعی: به خدایی که دانش و حکمتش از عمق زمین به بیرون میآید و در دل طبیعت جاری است.
دست تقدیر او ز دامن شب
بر رخ روز میفشاند گرد
هوش مصنوعی: سرنوشت او مانند دمی از شب، بر چهره روز میافشاند گرد و غبار.
که رهی در فراق وصلت تو
زندگانی نمیتواند کرد
هوش مصنوعی: کسی که در جدایی و دوری از تو زندگی میکند، نمیتواند زندگیاش را ادامه دهد.