گنجور

شمارهٔ ۱۶۱ - سید مجدالدین بوطالب نعمه را گوید

ای زتو بنهاده کلاه منی
هر که نیاید کلهش از دو برد
نام تو اوراق سعادت نبشت
جاه تو الواح نحوست سترد
ازخلفات ذات دویم چون برفت
نام مبارک پدرت را سپرد
جز تو کرا در صف عرض جهان
عارض تقدیر جهانی شمرد
باد صبای کرمت چون بجست
آتش آز بنی‌آدم بمرد
قدر فلک باتو چه گر سخت باخت
نرد تقدم نتواتنست برد
رو که دراین عهد ز می تلخ‌تر
صاف تویی باقی خم جمله درد
در شکم خاک کسی نیست کو
پشت زمین چون تو به واجب سپرد
بار بزرگیت زمین کی کشد
کیک و عماری نه محالیست خرد
ای که ز تو آز شود پایمال
وی که ز تو حرص برد دستبرد
من که ره از حادثه گم کرده‌ام
پی سپری می‌شوم اکنون چو کرد
عزم بر آنست که عهدی رود
پای بر آن عهد بخواهم فشرد
خرقه بپوشم به همین قافیت
قافیت اول یعنی که برد

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای زتو بنهاده کلاه منی
هر که نیاید کلهش از دو برد
هوش مصنوعی: تو باعث افتخار و عظمت من هستی، هرکس که نتواند به جایگاه من برسد، واقعاً از دو چیز بی‌نصیب است.
نام تو اوراق سعادت نبشت
جاه تو الواح نحوست سترد
هوش مصنوعی: نام تو بر روی ورق‌های خوشبختی نوشته شده و مقام تو به طور قطعی بدی‌ها را از بین می‌برد.
ازخلفات ذات دویم چون برفت
نام مبارک پدرت را سپرد
هوش مصنوعی: وقتی که خواسته‌ها و خصوصیات درونی انسان از بین برود، نام نیک پدر را به یاد می‌آوریم و به آن احترام می‌گذاریم.
جز تو کرا در صف عرض جهان
عارض تقدیر جهانی شمرد
هوش مصنوعی: جز تو هیچ‌کس را در صف عرضه جهان نمی‌توان به عنوان تقدیر جهانی محسوب کرد.
باد صبای کرمت چون بجست
آتش آز بنی‌آدم بمرد
هوش مصنوعی: وقتی نسیم صبحگاهی رحمت تو به وزیدن درآید، آتش آز و طمع در وجود انسان‌ها خاموش می‌شود.
قدر فلک باتو چه گر سخت باخت
نرد تقدم نتواتنست برد
هوش مصنوعی: قدر آسمان با تو چه اهمیتی دارد، اگرچه در بازی زندگی سختی‌ها را تحمل کنی، اما هرگز نمی‌توانی برتری را به دست آوری.
رو که دراین عهد ز می تلخ‌تر
صاف تویی باقی خم جمله درد
هوش مصنوعی: تو در این زمان، مانند شرابی هستی که از همه‌ی تلخی‌ها و دردها خالص‌تر و صاف‌تر شده‌ای.
در شکم خاک کسی نیست کو
پشت زمین چون تو به واجب سپرد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در دل خاک وجود ندارد که مانند تو به تقدیر و سرنوشت سپرده شده باشد.
بار بزرگیت زمین کی کشد
کیک و عماری نه محالیست خرد
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که بار سنگین و دشواری که بر دوش کسی قرار گرفته است، به راحتی قابل تحمل نیست و به خوبی درک نمی‌شود. در واقع، هیچ چیز بعید و غیرممکنی وجود ندارد که بتوان از پس آن برآمد و خرد انسان توانایی مقابله با چالش‌ها را دارد.
ای که ز تو آز شود پایمال
وی که ز تو حرص برد دستبرد
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر تو، پایمال شده است و ای کسی که به خاطر تو، حرص و طمع برداشته است.
من که ره از حادثه گم کرده‌ام
پی سپری می‌شوم اکنون چو کرد
هوش مصنوعی: من که راه خود را در میان حوادث گم کرده‌ام، اکنون همانند شخصی که در پی یک سپر است، به دنبال امنیت و محافظت از خود می‌روم.
عزم بر آنست که عهدی رود
پای بر آن عهد بخواهم فشرد
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که به وعده‌ای پایبند بمانم و برای وفای به آن وعده تلاش کنم.
خرقه بپوشم به همین قافیت
قافیت اول یعنی که برد
هوش مصنوعی: من این پیراهن درویشی را به تن می‌کنم، و به خاطر این قافیه، همچنان بر پیروزی و برد خود تأکید می‌کنم.