گنجور

شمارهٔ ۱۶۰ - در شکایت دهر

جور یکسر جهان چنان بگرفت
که همی بوی عدل نتوان برد
وز بزرگی که نفس حادثه راست
می‌شناسم که فاعلیست نه خرد
وز طریق دگر شناخته‌ام
که ره جور جابران بسپرد
ماند یک چیز اینکه او چو بکرد
تختهٔ دیگران چرا بسترد
نه همه مغز به که لختی پوست
نه همه صاف به که بعضی درد
ور تو بر اتفاق و بخت نهی
چون کلاهی ببایدش زد و برد
عقل آغاز کار کم نکند
نه در این ماجرا کم است از کرد
وانکه قسمی به خویشتن بربست
خویشتن را شریک ملک شمرد
وانکه دست از چرا و چون بکشید
وقت تسلیم هم قدم نفشرد
خواجه دانی که چیست حاصل کار
تا نباید عنان به دیو سپرد
متفکر همی بباید زیست
متحیر همی بباید مرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جور یکسر جهان چنان بگرفت
که همی بوی عدل نتوان برد
هوش مصنوعی: دنیا به قدری زیر بار ستم و ظلم رفته که بوی عدالت دیگر به مشام نمی‌رسد.
وز بزرگی که نفس حادثه راست
می‌شناسم که فاعلیست نه خرد
هوش مصنوعی: از بزرگی که می‌توانم علت رویدادها را درک کنم، می‌دانم که این رویدادها به دست کسی انجام می‌شود و نه به خاطر خرد و اندیشه.
وز طریق دگر شناخته‌ام
که ره جور جابران بسپرد
هوش مصنوعی: از راه دیگری فهمیده‌ام که چگونه ستمگران، مسیر خود را به دیگران تحمیل می‌کنند.
ماند یک چیز اینکه او چو بکرد
تختهٔ دیگران چرا بسترد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که به جز یک موضوع، او چرا به کار دیگران توجه نکرد و در کار خود آنها را نادیده گرفت؟
نه همه مغز به که لختی پوست
نه همه صاف به که بعضی درد
هوش مصنوعی: نه هر کسی که ظاهری زیبا دارد، درونش هم خوب است و نه هر کسی که باطنش درد دارد، لزوماً ظاهرش زشت است.
ور تو بر اتفاق و بخت نهی
چون کلاهی ببایدش زد و برد
هوش مصنوعی: اگر تو به سرنوشت و شانس خود تکیه کنی، مانند کلاهی است که باید آن را برداشت و با خود ببری.
عقل آغاز کار کم نکند
نه در این ماجرا کم است از کرد
هوش مصنوعی: عقل در شروع کار نباید کم باشد، چون این داستان نشان می‌دهد که در عملکرد و رفتار انسان، کمبود عقل تأثیر زیادی ندارد.
وانکه قسمی به خویشتن بربست
خویشتن را شریک ملک شمرد
هوش مصنوعی: کسی که به قسمی به خود وابسته شود، خود را در کنار خداوند به حساب می‌آورد و شریک او می‌داند.
وانکه دست از چرا و چون بکشید
وقت تسلیم هم قدم نفشرد
هوش مصنوعی: کسی که از پرسش و جستجو دست بردارد و تسلیم واقعی باشد، در لحظات پذیرش، هیچ قدمی برنخواهد داشت.
خواجه دانی که چیست حاصل کار
تا نباید عنان به دیو سپرد
هوش مصنوعی: ای دوست، می‌دانی که نتیجهٔ تلاش چیست؟ نباید اختیار کار را به دست موجودات شر و بد انداخت.
متفکر همی بباید زیست
متحیر همی بباید مرد
هوش مصنوعی: باید در زندگی به تفکر و اندیشه بپردازیم، اما در عین حال، افرادی هستند که تحت تأثیر شگفتی‌ها و ناشناخته‌ها قرار می‌گیرند و در این حالت باید از دنیا رفت.

حاشیه ها

1394/11/31 21:01
هانی

اطلاعات ناقص منی که شعر شناس نیستم این گونه می گوید که این بیت را به دو صورت می توان خواند و در هر دو گونه هم معنای یکسانی دارد:
نه همه مغز به که لختی پوست**نه همه صاف به که بعضی درد
یکبار این طوری:
نه همه مغز؛ به که لختی پوست**نه همه صاف؛ به که بعضی درد
و یک بار دیگر اینطوری:
نه همه مغز به؛ که لختی پوست**نه همه صاف به؛ که بعضی درد
تا نظر بزرگان چه باشد؟

1402/04/22 22:07
علی میراحمدی

متفکر همی بباید زیست

متحیر همی بباید مرد

انوری آن جا که قلم به دست گیرد و بر مرکب تفکر سوار گردد ،این چنین میدان فصاحت و بلاغت را در مینوردد.