شمارهٔ ۱۵ - صاحب را به داشتن دو فرزند به نام محمود و مسعود تهنیت گوید
چون بهاء الدین اعز را شاخ عزت بارور شد
شکر آن نعمت به واجب کرد الهالعالمین را
کردگارش در خور وی این دو گوهر داد و هرگز
مثل آن حاصل نیاید بحر ملک و کان دین را
آن چنان محمود سیرت مهتر مسعود طالع
نام سیرت داد آنرا نام طالع داد این را
شمارهٔ ۱۴ - در مذمت فرمانبرداری از زن: کرا عقل باشد زبر دست شهوتشمارهٔ ۱۶ - در هزل گوید: گفت با خواجه یکی روز ازین خوش مردی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون بهاء الدین اعز را شاخ عزت بارور شد
شکر آن نعمت به واجب کرد الهالعالمین را
هوش مصنوعی: وقتی که بهاءالدین اعز به مقام و عزتی دست یافت، خداوند بر این نعمت شکرگزاری واجب کرد.
کردگارش در خور وی این دو گوهر داد و هرگز
مثل آن حاصل نیاید بحر ملک و کان دین را
هوش مصنوعی: خداوند دو گوهر ارزشمند به او عطا کرد که هیچگاه نظیر آن به دست نخواهد آمد: با وجود ملک و ثروت، دین و ایمان نیز از آن اوست.
آن چنان محمود سیرت مهتر مسعود طالع
نام سیرت داد آنرا نام طالع داد این را
هوش مصنوعی: محمود با ویژگیهای نیکو و سیرت خوبش به عنوان پیشوای مسعود شناخته میشود، و به همین دلیل، سرنوشت و ویژگیهای او به نام او معروف شده است.