گنجور

غزل شمارهٔ ۹۷

دردم فزود و دست به درمان نمی‌رسد
صبرم رسید و هجر به پایان نمی‌رسد
در ظلمت نیاز بجهد سکندری
خضر طرب به چشمهٔ حیوان نمی‌رسد
برخوان از آنکه طعمهٔ جانست هیچ تن
آنجا به پای عقل به جز جان نمی‌رسد
جان داده‌ام مگر که به جانان خود رسم
جانم برون شدست و به جانان نمی‌رسد
خوانی که خواجهٔ خرد از بهر جان نهاد
مهمان عقل بر سر آن خوان نمی‌رسد
گفتم به میزبان که مرا زله‌ای فرست
گفتا هنوز نقل به دربان نمی‌رسد
فتراک این سوار به تو کی رسد که خود
گردش هنوز بر سر سلطان نمی‌رسد
طوفان رسید در غمت و انوری هنوز
قسمت سرای نوح به طوفان نمی‌رسد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دردم فزود و دست به درمان نمی‌رسد
صبرم رسید و هجر به پایان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: درد من بیشتر شده و به راه حلی نمی‌رسم، صبرم به پایان رسیده اما فاصله و جدایی ادامه دارد.
در ظلمت نیاز بجهد سکندری
خضر طرب به چشمهٔ حیوان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: در دل darkness که نیاز برانگیز باشد، مانند سکندر باید تلاش کرد؛ چرا که شادی و لذت واقعی به چشمهٔ زندگی دست نمی‌یابند.
برخوان از آنکه طعمهٔ جانست هیچ تن
آنجا به پای عقل به جز جان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: بخوان از آن کسی که تنها هدف زندگی است. هیچ‌کس در آنجا با عقل خود نمی‌تواند به جز جانش برسد.
جان داده‌ام مگر که به جانان خود رسم
جانم برون شدست و به جانان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: من جانم را فدای رسیدن به معشوق کرده‌ام، اما حالا که جانم از بدنم خارج شده، نمی‌توانم به او برسم.
خوانی که خواجهٔ خرد از بهر جان نهاد
مهمان عقل بر سر آن خوان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که در میهمانی‌ای که با دلیل و خرد به راه افتاده است، افرادی که از دانش و عقل برخوردار نیستند، نمی‌توانند به حقیقت و درک کامل آن دست یابند. یعنی کسانی که نادان باشند، نمی‌توانند از ثمرات و معناهای عمیق این مهمانی بهره‌مند شوند.
گفتم به میزبان که مرا زله‌ای فرست
گفتا هنوز نقل به دربان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: به میزبان گفتم که برایم چیزی بفرستد، اما او پاسخ داد که هنوز هیچ خبر یا خوراکی به دربان نرسیده است.
فتراک این سوار به تو کی رسد که خود
گردش هنوز بر سر سلطان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: این سوار چگونه می‌تواند به تو برسد، در حالی که خودش هنوز دورادور در خدمت پادشاه است و به او نمی‌رسد؟
طوفان رسید در غمت و انوری هنوز
قسمت سرای نوح به طوفان نمی‌رسد
هوش مصنوعی: طوفان غم به سراغت آمده است، اما هنوز تقدیر خوشبختی مثل نوح به تو نمی‌رسد.