غزل شمارهٔ ۸۲
عشقِ تو را خرد نباید شمرد
عشقِ بزرگان نبود کارِ خرد
بارِ تو هرکس نتواند کشید
خارِ تو هر پای نیارد سپرد
جز به غنیمت نشمارم غمت
وز تو توان غم به غنیمت شمرد
چون ز پیِ توست چه شادی چه غم
چون ز میِ توست چه صافی چه دُرد
باری از آن پای شوم پایمال
باری از آن دست برم دستبرد
با تو کله بنهم و سر بر سری
گرچه نیاید کلهم از دو برد
چیست تو را آن نه سزاوارِ عشق
گیر که خوبی و بزرگی بمرد
حُسنِ تو همچون سخنِ انوری
رونقِ بازارِ جهانی ببرد
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشقِ تو را خرد نباید شمرد
عشقِ بزرگان نبود کارِ خرد
هوش مصنوعی: عشق تو را نمیتوان به حساب آورد، زیرا عشق بزرگانی چون تو از درک و عقل فراتر است.
بارِ تو هرکس نتواند کشید
خارِ تو هر پای نیارد سپرد
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بار سنگین تو را به دوش بکشد و هیچکس نمیتواند سختیهای تو را تحمل کند.
جز به غنیمت نشمارم غمت
وز تو توان غم به غنیمت شمرد
هوش مصنوعی: من غم تو را بیارزش نمیدانم و از تو آموختهام که میتوان غم را نیز به عنوان نعمتی ارزشمند محسوب کرد.
چون ز پیِ توست چه شادی چه غم
چون ز میِ توست چه صافی چه دُرد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در زندگی من به وجود میآید، چه حال خوش باشد و چه حال بد، همه به خاطر توست. همچنین، همانطور که در میخانه، هر نوع نوشیدنی، چه خالص و چه غیرخالص، از شراب تو نشئت میگیرد.
باری از آن پای شوم پایمال
باری از آن دست برم دستبرد
هوش مصنوعی: باری از آن پا که دچار مشکل است، فشار میآورم و باری از آن دست که به من آسیب زده، میزنم.
با تو کله بنهم و سر بر سری
گرچه نیاید کلهم از دو برد
هوش مصنوعی: من با تو سر به سر میگذارم و حتی اگر هیچکدام از ما نتوانیم برتری پیدا کنیم، باز هم این نزدیکی و همراهی برایم ارزشمند است.
چیست تو را آن نه سزاوارِ عشق
گیر که خوبی و بزرگی بمرد
هوش مصنوعی: چرا به عشق شایسته تو فکر میکنی، در حالی که زیبایی و بزرگمنشی در مردان است؟
حُسنِ تو همچون سخنِ انوری
رونقِ بازارِ جهانی ببرد
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند شعرهای انوری، باعث رونق و شکوفایی در جهان میشود.