گنجور

غزل شمارهٔ ۸۱

صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد
راحت تن چون که بگذشت آفت جان بگذرد
خویشتن در بند نیک و بد مکن از بهر آنک
زشت و خوب و وصل و هجران درد و درمان بگذرد
روزگاری می‌گذار امروز از آن نوعی که هست
کانچه مردم بر خود آسان کرد آسان بگذرد
تا در این دوری ز داروی و ز درمان چاره چیست
صبر کن چندان که این دوران دونان بگذرد
گرچه مهجورم تن اندر درد هجران کی دهم
روزی آخر یاد ما بر یاد جانان بگذرد
گرچه در پیمان تست این دم چنان غافل مباش
کین جهان مختصرآباد ویران بگذرد
ماه‌رویا تکیه بر عشق من و خوبی خویش
بس مکن زیرا که هم این و هم آن بگذرد
شرم دار آخر که هردم الغیاث انوری
تازه بر سمع بزرگان خراسان بگذرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبر کن ای تن که آن بیداد هجران بگذرد
راحت تن چون که بگذشت آفت جان بگذرد
هوش مصنوعی: تحمل کن ای بدن، زیرا این درد و رنج جدایی نیز می‌گذرد. وقتی که این آفت جان کنار برود، آرامش تو نیز بازخواهد گشت.
خویشتن در بند نیک و بد مکن از بهر آنک
زشت و خوب و وصل و هجران درد و درمان بگذرد
هوش مصنوعی: خودت را به خاطر نیک یا بدی در قید و بند نگذار؛ چون که زیبایی و زشتی، پیوند و جدایی، درد و درمان همه گذرا و زودگذر هستند.
روزگاری می‌گذار امروز از آن نوعی که هست
کانچه مردم بر خود آسان کرد آسان بگذرد
هوش مصنوعی: زمانه‌ای که از آن صحبت می‌کنیم، روزهای گذشته را در نظر بگیر که مردم راحت‌تر از آنچه که باید، از مشکلات و چالش‌ها گذر می‌کردند. امروز نیز همین اتفاقات در حال رخ دادن است.
تا در این دوری ز داروی و ز درمان چاره چیست
صبر کن چندان که این دوران دونان بگذرد
هوش مصنوعی: در دوران جدایی و بی‌درمانی، چه راهی جز صبر کردن وجود دارد؟ پس بهتر است که صبر کنی تا این دوره سختی و رنج به پایان برسد.
گرچه مهجورم تن اندر درد هجران کی دهم
روزی آخر یاد ما بر یاد جانان بگذرد
هوش مصنوعی: با اینکه از محبوبم دور هستم و در درد جدایی به سر می‌برم، آیا روزی می‌رسد که یاد ما از یاد محبوب فراموش شود؟
گرچه در پیمان تست این دم چنان غافل مباش
کین جهان مختصرآباد ویران بگذرد
هوش مصنوعی: اگرچه در این لحظه به پیمان تو وابسته‌ام، از غفلت دور باش، زیرا این جهان که به ظاهر آباد است، در نهایت ویران خواهد شد.
ماه‌رویا تکیه بر عشق من و خوبی خویش
بس مکن زیرا که هم این و هم آن بگذرد
هوش مصنوعی: عزیزم، بر عشق من و زیبایی خود تکیه نکن، زیرا هر دوی اینها روزی از بین می‌رود.
شرم دار آخر که هردم الغیاث انوری
تازه بر سمع بزرگان خراسان بگذرد
هوش مصنوعی: شرم کن که هر لحظه، صدای کمک درخواست کردن انوری به گوش بزرگان خراسان می‌رسد.

حاشیه ها

1393/09/23 21:11
امین کیخا

با تن یک اصطلاح زیبا داریم
با تن خویشتن آمد یعنی شخصا آمد ! با تن خویشتن او را دیدی ؟ یعنی شخصا او را دیدی !

1399/04/18 11:07
سینا صدری

با سلام،
در مصرع ِ دوم ِ بیت ِ ماقبل ِ آخر، حرف "که" سهواً إسقاط شده است. لطفاً تصحیح فرمایید.
ماه رویا! تکیه بر عشق من و خوبی خویش
بس مکن، زیرا که هم این و که هم آن بگذرد...

1402/02/24 01:04
صابر قنبری

درود 

به نظر  ''که'' حذف نشده و بجای  ''هم''  احتمالا  ''همی''  بوده:

بس مکن زیرا که هم این و همی آن بگذرد.