گنجور

غزل شمارهٔ ۷۸

عشقم این بار جان بخواهد برد
برد نامم نشان بخواهد برد
در غمت با گران رکابی صبر
دل ز دستم عنان بخواهد برد
موج طوفان فتنهٔ تو نه دیر
عافیت از جهان بخواهد برد
نرگس چشم و سرو قامت تو
زینت بوستان بخواهد برد
رخ و دندان چو مه و پروینت
رونق آسمان بخواهد برد
با همه دل بگفته‌ام که مرا
غم عشق تو جان بخواهد برد
من خود اندر میانه می‌بینم
که زمان تا زمان بخواهد برد
چه کنم گو ببر گر او نبرد
روزگار از میان بخواهد برد
در بهار زمانه برگی نیست
که نه باد خزان بخواهد برد
انوری گر حریف نرد این است
ندبت رایگان بخواهد برد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشقم این بار جان بخواهد برد
برد نامم نشان بخواهد برد
هوش مصنوعی: عشق من این بار جانم را طلب می‌کند و در عوض، نام و نشانی از من می‌خواهد.
در غمت با گران رکابی صبر
دل ز دستم عنان بخواهد برد
هوش مصنوعی: در غم تو، با بار سنگین صبر، دل من دیگر نمی‌تواند خود را کنترل کند.
موج طوفان فتنهٔ تو نه دیر
عافیت از جهان بخواهد برد
هوش مصنوعی: مثل اینکه طوفان جنجال و آشوبی که تو بپا کرده‌ای، دیگر مدتی طولانی نیست که از دنیا آسایش را بگیرد.
نرگس چشم و سرو قامت تو
زینت بوستان بخواهد برد
هوش مصنوعی: چشم‌های تو مانند نرگس و قامت تو مانند سرو است که زیبایی باغ را می‌افزاید.
رخ و دندان چو مه و پروینت
رونق آسمان بخواهد برد
هوش مصنوعی: چهره و دندان‌هایت همچون ماه و ستاره‌های پروین، زیبایی آسمان را به دوش می‌کشند.
با همه دل بگفته‌ام که مرا
غم عشق تو جان بخواهد برد
هوش مصنوعی: با تمام وجود به همه گفته‌ام که درد و غم عشق تو جان مرا خواهد گرفت.
من خود اندر میانه می‌بینم
که زمان تا زمان بخواهد برد
هوش مصنوعی: من در میان همه چیز می‌بینم که زمان خواهد گذشت تا زمانی که لازم باشد.
چه کنم گو ببر گر او نبرد
روزگار از میان بخواهد برد
هوش مصنوعی: چه کار کنم؟ اگر او (دشمنی) مرا از میان ببرد، روزگار نیز به همین روش مرا از بین خواهد برد.
در بهار زمانه برگی نیست
که نه باد خزان بخواهد برد
هوش مصنوعی: در فصل بهار هیچ برگی وجود ندارد که باد خزان آن را نبرَد.
انوری گر حریف نرد این است
ندبت رایگان بخواهد برد
هوش مصنوعی: اگر انوری با کسی که در نرد بازی ماهر است، رقابت کند، پس چرا نباید رازی را که به‌راحتی به دست آمده است، بگوید؟

حاشیه ها

1392/03/31 09:05
مسعود ب

مصرع اول غلط املائی دارد که وزن را خراب کرده. بنظر میاید "جهان" باید "جان" باشد.
آفرین بر همت شما. موفق باشید.

1393/09/22 21:11
امین کیخا

با نشان یک لغت زیبای جدید داریم .بازرنشان یعنی براند !

1393/09/22 21:11
امین کیخا

دیر با duration و دیرنگ یا درنگ با long همریشه است . فرهنگ آریانپور ریشه شناسی