گنجور

غزل شمارهٔ ۷۰

یار با هرکسی سری دارد
سر به پیوند من فرو نارد
این چنین شرط دوستی باشد
که بخواند به لطف و بگذارد
دل و جانم به لابه بستاند
پس به دست فراق بسپارد
ناز بسیار می‌کند لیکن
نیک بنگر که جای آن دارد
جان همی خواهد و کرا نکند
که به جانی ز من بیازارد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار با هرکسی سری دارد
سر به پیوند من فرو نارد
هوش مصنوعی: یاری که با هر کسی رابطه‌ای دارد، سرش را برای پیوند و نزدیکی به من خم نمی‌کند.
این چنین شرط دوستی باشد
که بخواند به لطف و بگذارد
هوش مصنوعی: برای دوستی، این گونه لازم است که با مهربانی صحبت کند و از کنار خطاها بگذرد.
دل و جانم به لابه بستاند
پس به دست فراق بسپارد
هوش مصنوعی: دل و جانم به شدت خواهان توست، اما به خاطر جدایی، آن را به دست تقدیر می‌سپارم.
ناز بسیار می‌کند لیکن
نیک بنگر که جای آن دارد
هوش مصنوعی: زیاده‌خواهی و نازکردن او زیاد است، اما با دقت نگاه کن که این رفتار برای او مناسب است یا نه.
جان همی خواهد و کرا نکند
که به جانی ز من بیازارد
هوش مصنوعی: دل انسان همواره خواهان زندگی و عشق است و هرگز دوست ندارد که کسی با آزار به او صدمه بزند.

حاشیه ها

1393/08/21 14:11
امین کیخا

دوست در پارسی همریشه ی لغت choose در انگلیسی است ( فرهنگ ریشه شناسی آریان پور