گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷

مرا تا کی فلک رنجور دارد
ز روی دلبرم مهجور دارد
به یک باده که با معشوق خوردم
همه عمرم در آن مخمور دارد
ندانم تا فلک را زین غرض چیست
که بی‌جرمی مرا رنجور دارد
دو دست خود به خون دل گشادست
مگر بر خون من منشور دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا تا کی فلک رنجور دارد
ز روی دلبرم مهجور دارد
هوش مصنوعی: تا کی باید در این دنیا در یأس و غم زندگی کنم، در حالی که به خاطر زیبایی معشوقم از او دور هستم؟
به یک باده که با معشوق خوردم
همه عمرم در آن مخمور دارد
هوش مصنوعی: در تمام عمرم، به خاطر یک جرعه‌ای که با محبوبم نوشیده‌ام، همیشه حالتی مست و مستی دارم.
ندانم تا فلک را زین غرض چیست
که بی‌جرمی مرا رنجور دارد
هوش مصنوعی: نمی‌دانم آسمان به چه دلیلی بدون اینکه گناهی از من کرده باشم، مرا آزار می‌دهد.
دو دست خود به خون دل گشادست
مگر بر خون من منشور دارد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی به خاطر درد و رنج قلبی خود، به طور نمادین دست‌هایش را به خون دل آغشته کرده است. او این کار را می‌کند تا شاید بر روی خون او نوشته‌ای یا نشانه‌ای وجود داشته باشد که به دیگران پیام بدهد. به عبارت دیگر، او تلاش می‌کند تا احساسات و زخم‌های درونی‌اش را به نمایش بگذارد و به نوعی انتقام یا جلب توجه کند.

حاشیه ها

1393/08/11 15:11
امین کیخا

خواست و جست یعنی قصد و غرض