گنجور

غزل شمارهٔ ۶۱

یار گرد وفا نمی‌گردد
حاجتی زو روا نمی‌گردد
ما به گرد درش همی گردیم
گرچه او گرد ما نمی‌گردد
یک زمان صحبت جدایی یار
از بر ما جدا نمی‌گردد
هیچ شب نیست تا ز خون جگر
بر سرم آسیا نمی‌گردد
مبتلاام به عشق و کیست که او
به غمش مبتلا نمی‌گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار گرد وفا نمی‌گردد
حاجتی زو روا نمی‌گردد
هوش مصنوعی: دوست وفادار نمی‌شود و هیچ خواسته‌ای از او برآورده نمی‌شود.
ما به گرد درش همی گردیم
گرچه او گرد ما نمی‌گردد
هوش مصنوعی: ما دور او می‌چرخیم، هرچند او به دور ما نمی‌چرخد.
یک زمان صحبت جدایی یار
از بر ما جدا نمی‌گردد
هوش مصنوعی: مدتی است که صحبت جدایی از محبوب از ذهن و دل ما بیرون نمی‌رود.
هیچ شب نیست تا ز خون جگر
بر سرم آسیا نمی‌گردد
هوش مصنوعی: هیچ شبی نیست که احساس درد و رنج در دل من به شدت نباشد و آرامش نداشته باشم.
مبتلاام به عشق و کیست که او
به غمش مبتلا نمی‌گردد
هوش مصنوعی: من به عشق دچار شدم و چه کسی را می‌شناسید که به غم آن عشق گرفتار نشود؟

حاشیه ها

1393/08/08 16:11
امین کیخا

حاجت /آیفت
حاجت خواستن /آیفتن

1393/08/08 16:11
امین کیخا

جدا در پهلوی جوت و نیز یوت بوده است .آشکارا یوت با out انگلیسی یک واژه است .

1393/08/08 16:11
امین کیخا

جگر و جیگر در فارسی دری در پهلوی یگر بوده است که با ایکرا در روسی به معنای جگر یک لغت است .