گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰

یار با من چون سر یاری نداشت
ذره‌ای در دل وفاداری نداشت
عاشقان بسیار دیدم در جهان
هیچ‌کس کس را بدین خواری نداشت
جان به ترک دل بگفت از بیم هجر
طاقت چندین جگرخواری نداشت
تا پدید آمد شراب عشق تو
هیچ عاشق برگ هشیاری نداشت
دل ز بی‌صبری همی زد لاف عشق
گفت دارم صبر پنداری نداشت
بار وصلش در جهان نگشاد کس
کاندرو در هجر سرباری نداشت
درد چشم من فزون شد بهر آنک
توتیای از صبر پنداری نداشت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار با من چون سر یاری نداشت
ذره‌ای در دل وفاداری نداشت
هوش مصنوعی: دوست من هنگام دوستی با من، حتی ذره‌ای احساس وفاداری نداشت.
عاشقان بسیار دیدم در جهان
هیچ‌کس کس را بدین خواری نداشت
هوش مصنوعی: در دنیا عاشقان زیادی را دیده‌ام، اما هیچ‌کس را به این اندازه ذلیل و خوار ندیده‌ام.
جان به ترک دل بگفت از بیم هجر
طاقت چندین جگرخواری نداشت
هوش مصنوعی: جان به دل گفت که از ترس دوری و جدایی، دیگر تحمل این همه درد و رنج را ندارد.
تا پدید آمد شراب عشق تو
هیچ عاشق برگ هشیاری نداشت
هوش مصنوعی: قبل از اینکه عشق تو مانند شرابی نمایان شود، هیچ عاشق هشیاری وجود نداشت.
دل ز بی‌صبری همی زد لاف عشق
گفت دارم صبر پنداری نداشت
هوش مصنوعی: دل به خاطر بی‌صبری خود به عشقش لاف می‌زند و می‌گوید صبر دارد، در حالی که واقعاً هیچ صبری ندارد.
بار وصلش در جهان نگشاد کس
کاندرو در هجر سرباری نداشت
هوش مصنوعی: هیچ کس در دنیا نتوانسته است به وصال او نائل شود، چون در دوری و جدایی از او، کسی را بار سنگینی نمی‌فزاید.
درد چشم من فزون شد بهر آنک
توتیای از صبر پنداری نداشت
هوش مصنوعی: درد چشم من بیشتر شد، چون تو گمان می‌کنی که می‌توانم با صبر آن را تحمل کنم.

حاشیه ها

1393/08/31 16:10
امین کیخا

جگر واژه ای است که در بسیاری از زبانهای هندی اروپایی دیده می شود البته با کم و بیشی هایی که باید با ریزبینی نگریسته شود یک نمونه از آنها ایکرا است .ایکرا به زبان روسی یعنی جگر که البته به جیگر بیشتر می ماند تنها یک ج از آغازش زدوده شده است . به پهلوی این ج در جگر نبوده است و یگر گفته می شده است . درست مانند یاتو که جادو بوده است .