گنجور

غزل شمارهٔ ۳۶

مرا دانی که بی‌تو حال چونست
به هر مژگان هزاران قطره خونست
تنم در بند هجر تو اسیرست
دلم در دست عشق تو زبونست
غم عشق تو در جان هیچ کم نیست
چه جای کم که هر ساعت فزونست
به وجهی خون همی بارم من از دل
که در عشق توام غم رهنمونست
اگر بخشود خواهی هرگز ای جان
بر این دل جای بخشایش کنونست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا دانی که بی‌تو حال چونست
به هر مژگان هزاران قطره خونست
هوش مصنوعی: بدان که حال من بدون تو چگونه است، هر مژه‌ام را هزاران قطره خون پر کرده است.
تنم در بند هجر تو اسیرست
دلم در دست عشق تو زبونست
هوش مصنوعی: بدنم به خاطر جدایی تو گرفتار است و قلبم به عشق تو بیمار و رنجور شده است.
غم عشق تو در جان هیچ کم نیست
چه جای کم که هر ساعت فزونست
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده که غم در وجودم همیشه حضور داشته باشد و حتی هر لحظه احساس می‌کنم این غم بیشتر و بیشتر می‌شود.
به وجهی خون همی بارم من از دل
که در عشق توام غم رهنمونست
هوش مصنوعی: من از دل خود خون می‌ریزم، چون در عشق تو، غم همواره مرا راهنمایی می‌کند.
اگر بخشود خواهی هرگز ای جان
بر این دل جای بخشایش کنونست
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی بخشیده شوی، باید به دل خود اجازه‌ی بخشش بدهی.

حاشیه ها

1393/08/30 01:10
امین کیخا

باریدن و باران و باشتن همه با هم در پیوند هستند در لری هنوز وشتن را بکار می برند .وشتن در فارسی معنای رقصیدن میدهد ولی وشتن لری همان باشتن و یا باریدن است .مثلا وشت باروت به لری یعنی بارش گلوله های تفنگ و یا وشت باران یعنی باریدن و ریزش دانه های باران . اگر بخواهیم یک لغت water و یا واسر آلمانی را با یک لغت پارسی یکی بگیریم باید با وار در واران یا باران یکی دانسته بشود . یعنی دو لغت آب و تش به معنای آب هیچکدام با واتر و واسر همریشه نیستند ولی وار در واران و باران همریشه ی این لغت ها است .

1393/08/30 16:10
دکتر ترابی

دکتر گرامی ، و ما بارش و بارشت میگفتیم که اسم مصدر از باریدن است و باران که ضفت فاعلی خاص ( صفت حالیه؟) است .
دو دیگر که نظامی فرسنگ ها انسو تر از انوری
و بیش وکم در همان روزگار سروده است:
مرا پرسی که چونی، چونم ای دوست
جگر پردردو دل پر خونم ای دوست
......

1393/08/31 02:10
امین کیخا

درود بر شما .سپاس از همخوانی هایتان

1401/11/10 15:02
صابر قنبری

درود

باریدن و افشاندن(فشاندن) مصدرهایی با مفاهیم نزدیک به هم هستند. بنابه گفته شما وشتن در لری یعنی باریدن. البته در کُردی بُن وَشن برابر بُن افشان(فشان) در فارسی است. در کُردی وَشاندن یا وَشانِن همان افشاندن یا فشاندن در فارسی است.