گنجور

غزل شمارهٔ ۳

ای کرده خجل بتان چین را
بازار شکسته حور عین را
بنشانده پیاده ماه گردون
برخاسته فتنهٔ زمین را
مگذار مرا به ناز اگر چند
خوب آید ناز نازنین را
منمای همه جفا گه مهر
چیزی بگذار روز کین را
دلداران بیش از این ندارند
با درد قرین چو من قرین را
هم یاد کنند گه گه آخر
خدمتگاران اولین را
ای گم شده مه ز عکس رویت
در کوی تو لعبتان چین را
این از تو مرا بدیع ننمود
من روز همی شمردم این را
سیری نکند مرا ز جورت
چونان که ز جود مجد دین را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کرده خجل بتان چین را
بازار شکسته حور عین را
هوش مصنوعی: ای کسی که باعث شرم و خجالت بتان چینی شده‌ای، بازار حوریان زیبای عین نیز به هم ریخته است.
بنشانده پیاده ماه گردون
برخاسته فتنهٔ زمین را
هوش مصنوعی: شخصی که در زندگی عادی و ساده خود، به مقام و جایگاهی بلند دست یافته و نقشی مهم در مواجهه با مشکلات و آشفتگی‌های دنیا ایفا کرده است.
مگذار مرا به ناز اگر چند
خوب آید ناز نازنین را
هوش مصنوعی: نمی‌خواهم که تو با ناز و طمطراق با من رفتار کنی، حتی اگر این رفتار تو زیبا و دلنشین به نظر برسد.
منمای همه جفا گه مهر
چیزی بگذار روز کین را
هوش مصنوعی: به دیگران بدی نکن و در روز انتقام، مهر و محبت را فراموش نکن.
دلداران بیش از این ندارند
با درد قرین چو من قرین را
هوش مصنوعی: دل‌باختگان، مانند من که با درد و رنج آشنا هستند، دیگر از این بیشتر نمی‌توانند تحمل کنند.
هم یاد کنند گه گه آخر
خدمتگاران اولین را
هوش مصنوعی: به یاد بیاورند گاهی اوقات که خدمتگزاران اولیه چه کسانی بودند.
ای گم شده مه ز عکس رویت
در کوی تو لعبتان چین را
هوش مصنوعی: ای محبوب من، در خیابان تو، تصویر زیبا و دل‌انگیزت همچون یک بازیگر در حال تماشا است.
این از تو مرا بدیع ننمود
من روز همی شمردم این را
هوش مصنوعی: اینکه تو چیزی جدید و متفاوت به من ارائه نکردی، من در حال شمارش روزها بودم.
سیری نکند مرا ز جورت
چونان که ز جود مجد دین را
هوش مصنوعی: من از محبت و کرم تو سیر نخواهم شد، همان‌طور که مجد و عظمت دین از بخشش و سخاوت خداوند سیر نمی‌شود.

حاشیه ها

1393/07/19 00:10
امین کیخا

در کتاب ریشه شناسی علی نورایی حور را از هورست فارسی دانسته است یعنی کسی که اندامهایش خوب رسته و گوالیده شده است . حرباء هم به معنای آفتاب پرست هوربان است یعنی پاسبان هور و خورشید ( همانجا )

1393/07/19 00:10
امین کیخا

نشستن و نشاندن را که داریم هیچ نشاختن و نشازیدن را هم داریم در همه نی یعنی پایین .مانند نهادن و نشیمن .
در کتاب ریشه شناسی دکتر منوچهر آریان پور برای اسکان لغت نشیمند را آورده است .

1400/02/26 20:04
آزادبخت

پیش از سعدی غزل شاهکار کم گفته شده این یکی از بهترین غزلهای انوریست و بسیار سعدیانه است