غزل شمارهٔ ۲۴
معشوقه به رنگ روزگارست
با گردش روزگار یارست
برگشت چو روزگار و آن نیز
نوعی ز جفای روزگارست
بس بوالعجب و بهانهجویست
بس کینهکش و ستیزهکارست
این محتشمیست با بزرگی
گر محتشم و بزرگوارست
بوسی ندهد مگر به جانی
آری همه خمر با خمارست
در باغ زمانه هیچ گل نیست
وان نیز که هست جفت خارست
ای دل منه از میان برون پای
هر چند که یار بر کنارست
امید مپز، از آنکه مردم
نومیدترست، امیدوارست
هر چند شمار کار فردا
کاریست که آن نه در شمارست
بتوان دانست هر شب از عمر
آبستن صد هزار کارست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
معشوقه به رنگ روزگارست
با گردش روزگار یارست
هوش مصنوعی: محبوب مانند تغییرات روزگار است و در هر دورهای با شرایط و تحولات زمانه همراه است.
برگشت چو روزگار و آن نیز
نوعی ز جفای روزگارست
هوش مصنوعی: زمانه بازگشته است و این نیز نوعی نادانی یا ظلمی از سوی روزگار به حساب میآید.
بس بوالعجب و بهانهجویست
بس کینهکش و ستیزهکارست
هوش مصنوعی: این فرد بسیار عجب و پرحاشیه است و همچنین فردی کینهجو و جدلطلب به نظر میرسد.
این محتشمیست با بزرگی
گر محتشم و بزرگوارست
هوش مصنوعی: این شخص با وقار و شرافتش، به خاطر بزرگواریاش قابل احترام و بزرگ است.
بوسی ندهد مگر به جانی
آری همه خمر با خمارست
هوش مصنوعی: هیچکس بوسه نمیدهد مگر به کسی که روحش را به او هدیه کرده باشد، چون تمام شرابها با شرابنوش همنوردند.
در باغ زمانه هیچ گل نیست
وان نیز که هست جفت خارست
هوش مصنوعی: در دنیای امروز، هیچ زیبایی وجود ندارد و حتی چیزهای کمی هم که به نظر زیبا میرسند، همراه با مشکلات و دشواریها هستند.
ای دل منه از میان برون پای
هر چند که یار بر کنارست
هوش مصنوعی: ای دل، چرا از میان بیرون میرانی؟ هرچند که محبوب کنار تو نیست.
امید مپز، از آنکه مردم
نومیدترست، امیدوارست
هوش مصنوعی: امیدت را از دست نده، چون مردم بیشتر از تو ناامید هستند، پس این نشان امیدواری است.
هر چند شمار کار فردا
کاریست که آن نه در شمارست
هوش مصنوعی: هرچند کارهایی که فردا باید انجام شوند، در حال حاضر قابل شمارش نیستند و نمیتوان به آسانی به آنها اشاره کرد.
بتوان دانست هر شب از عمر
آبستن صد هزار کارست
هوش مصنوعی: هر شب از عمر انسان، مملو از هزاران فعالیت و رویداد است که در انتظار وقوعاند.
حاشیه ها
1393/08/25 14:10
امین کیخا
بهانه جو را کنار بهانه انگیز باید به خاطر بسپاریم . نظامی در هفت پیکر چندبار عذرانگیز را به کار برده است یکی از صفت های بزرگان پنداشته است یعنی هنگامیکه کهتری لغزشی بکند مهتر گونه ای اورا بازخواست بکند که کهتر به بهانه ای دست بیابد و از واخواست برهد ! این همه ریز و درشت معنا در شعر نظامی واقعا یکتا و بینظیر است. برای نمونه شاگردی دیر به دبستان بیاید و آموزگار برای بازخواست بگوید چرا دیر کردی نکند گرفتار کارهای خانواده ات بودی ؟ خود بخود شاگرد از بازخواست رهیده است . عذرانگیزی از صفات خداوند به شمار می اید .