گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰

گلبن عشق تو بی‌خار آمدست
هر گلی را صد خریدار آمدست
عالمی را از جفای عشق تو
پای و پیشانی به دیوار آمدست
حسن را تا کرده‌ای بازار تیز
فتنه از خانه به بازار آمدست
باز کاری درگرفتستی مگر
نو گرفتی تازه در کار آمدست
تا ترا جان جهان خواند انوری
در جهان شوری پدیدار آمدست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گلبن عشق تو بی‌خار آمدست
هر گلی را صد خریدار آمدست
هوش مصنوعی: باغ عشق تو بدون زحمت و مشکلات به بار آمده است و هر گل در این باغ، هزاران خواهان و علاقه‌مند دارد.
عالمی را از جفای عشق تو
پای و پیشانی به دیوار آمدست
هوش مصنوعی: کس و کاری به خاطر بدی‌های عشق تو به زانو درآمده و به دیوار تکیه داده است.
حسن را تا کرده‌ای بازار تیز
فتنه از خانه به بازار آمدست
هوش مصنوعی: حسن را به قدری زیبا و دلربا کرده‌ای که بازار شور و جنون از خانه به بازار آمده است.
باز کاری درگرفتستی مگر
نو گرفتی تازه در کار آمدست
هوش مصنوعی: شاید تو کار تازه‌ای آغاز کرده‌ای که باعث شده این جریان پیش بیفتد.
تا ترا جان جهان خواند انوری
در جهان شوری پدیدار آمدست
هوش مصنوعی: وقتی که تو را جان و روح جهانیان نامیدند، شور و هیجانی در جهان پدیدار شده است.

حاشیه ها

1393/07/22 16:10
امین کیخا

پیشانی از پیش + انی نیست ! بلکه واژه ی کهنی است از پیش + اونیک یعنی اونیک به اوستایی یعنی صورت و چهره و پیش اونیک یعنی پیشِ چهره ! ( کتاب فرهنگ واژگان اوستا فریدون جنیدی پوشه ی نخست )

1393/07/22 16:10
امین کیخا

در دیوار آشکارا wall دیده می شود در سیستان هنوز وال را برای دیوار به کار می برند . واژه ی دیگر دیوار لاد است لادگر یعنی بنا .