غزل شمارهٔ ۱۸۵
روی ندارم که روی از تو بتابم
زانکه چو روی تو در زمانه نیابم
چون همه عالم خیال روی تو دارد
روی ز رویت بگو چگونه بتابم
حیلهگری چون کنم به عقل چو گم کرد
عشق سر رشتهٔ خطا و صوابم
نی ز تو بتوان برید تا بشکیبم
نی به تو بتوان رسید تا بشتابم
من چو شب از محنت تو هیچ نخسبم
شاید کاندر خیال وصل بخوابم
راحتم از روزگار خویش همین است
این که تو دانی که بیتو در چه عذابم
گفتی خواهم که نام من نبری هیچ
زانکه از این بیش نیست برگ جوابم
عربده بر مست هیچ خرده نگیرند
با من از اینها مکن که مست و خرابم
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روی ندارم که روی از تو بتابم
زانکه چو روی تو در زمانه نیابم
هوش مصنوعی: نمیتوانم روی خود را از تو برگردانم، زیرا مانند روی تو را در هیچ زمانی نخواهم یافت.
چون همه عالم خیال روی تو دارد
روی ز رویت بگو چگونه بتابم
هوش مصنوعی: وقتی که تمام جهان در خیال چهره تو است، از تو بگو که چگونه میتوانم به تو تابش کنم.
حیلهگری چون کنم به عقل چو گم کرد
عشق سر رشتهٔ خطا و صوابم
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم حقهبازی کنم، در حالی که عشق عقل و ادراک من را از بین برده و باعث شده که در تشخیص درست و نادرست دچار سردرگمی شوم؟
نی ز تو بتوان برید تا بشکیبم
نی به تو بتوان رسید تا بشتابم
هوش مصنوعی: من نمیتوانم از تو جدا شوم تا بتوانم تحمل کنم، و نمیتوانم به تو برسم تا بتوانم شتاب بزنم.
من چو شب از محنت تو هیچ نخسبم
شاید کاندر خیال وصل بخوابم
هوش مصنوعی: من مثل شب از درد و رنج تو هیچ خوابم نمیبرد، شاید در خیال وصال تو خوابم ببرد.
راحتم از روزگار خویش همین است
این که تو دانی که بیتو در چه عذابم
هوش مصنوعی: من از وضعیت زندگیام آرامش ندارم و تنها چیزی که مرا راحت میکند این است که تو بدانی بدون تو در چه عذابی بهسر میبرم.
گفتی خواهم که نام من نبری هیچ
زانکه از این بیش نیست برگ جوابم
هوش مصنوعی: گفتی که نمیخواهی نام مرا برداری، زیرا از این بیشتر نیست که پاسخی به من بدهی.
عربده بر مست هیچ خرده نگیرند
با من از اینها مکن که مست و خرابم
هوش مصنوعی: هرگز به فریاد زدن مستی که حالش خوب نیست توجه کن، به من هم از این مسائل نگو، چون من هم در حال سرگشتگی و بینظمی هستم.

انوری