گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۴

یعلم‌الله که دوست‌دار توام
عاشق زار بی‌قرار توام
بی‌تو ای جان و دیدهٔ روشن
چون سر زلف تابدار توام
در سر من خمار انده تست
تا که بی‌روی چون نگار توام
ارغوانم چو زعفران بی‌درد
تا که بی‌چشم پر خمار توام
هر شبی در کنار غم جستم
تا چرا دور از کنار توام
یار درد و غمم مدار که من
آخر ای ماه‌روی یار توام

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یعلم‌الله که دوست‌دار توام
عاشق زار بی‌قرار توام
هوش مصنوعی: خدا می‌داند که من چقدر به تو علاقه‌مندم و چقدر بی‌تاب و عاشق تو هستم.
بی‌تو ای جان و دیدهٔ روشن
چون سر زلف تابدار توام
هوش مصنوعی: بدون تو، ای جان و روشنی چشمانم، مانند رشته‌های تابدار موی تو هستم.
در سر من خمار انده تست
تا که بی‌روی چون نگار توام
هوش مصنوعی: در دل من غم و اندوه تو وجود دارد، زیرا وقتی که تو در کنارم نیستی، مانند تصویر زیبایت در غم و افسردگی به سر می‌برم.
ارغوانم چو زعفران بی‌درد
تا که بی‌چشم پر خمار توام
هوش مصنوعی: من مانند گل ارغوان هستم که به زیبایی زعفران جلوه می‌کند، اما بدون درد و رنج، تا زمانی که از محبت و نگاه پر احساس تو بی‌بهره‌ام.
هر شبی در کنار غم جستم
تا چرا دور از کنار توام
هوش مصنوعی: هر شب در کنار غم هستم و می‌پرسم چرا از تو دورم و کنار تو نیستم.
یار درد و غمم مدار که من
آخر ای ماه‌روی یار توام
هوش مصنوعی: دوست عزیزم، به احساسات و دردهای من توجه نکن، چون در نهایت من هم یکی از عاشقان تو هستم.