گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸۱

تا به مهر تو تولا کرده‌ام
از همه خوبان تبرا کرده‌ام
هر غمی کاید به روی من ز تو
جای آن در سینه پیدا کرده‌ام
کی فرود آید غمت جای دگر
چون من اسبابی مهیا کرده‌ام
در بهای هر غمی خواهی دلی
وانگهی گویی محابا کرده‌ام
بس که در امید فردا در غمت
با دل مسکین مدارا کرده‌ام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به مهر تو تولا کرده‌ام
از همه خوبان تبرا کرده‌ام
هوش مصنوعی: تا زمانی که به عشق و دوستی تو روی آورده‌ام، از همه زیبایی‌ها و خوبان دیگر دل‌کنده‌ام و خود را از آنها دور کرده‌ام.
هر غمی کاید به روی من ز تو
جای آن در سینه پیدا کرده‌ام
هوش مصنوعی: هر درد و غمی که به من می‌رسد، به خاطر توست؛ به همین خاطر، آن را در دلم جای داده‌ام.
کی فرود آید غمت جای دگر
چون من اسبابی مهیا کرده‌ام
هوش مصنوعی: کی زمانی که غمت در جایی دیگر فرود آید، من به شدت آماده‌ام و ابزاری برای مقابله با آن فراهم کرده‌ام.
در بهای هر غمی خواهی دلی
وانگهی گویی محابا کرده‌ام
هوش مصنوعی: اگر به قیمت هر اندوهی بخواهی دلی (دل شکسته) برانگیزی، آنگاه باید بگویی که من با احتیاط (محابا) برخورد کرده‌ام.
بس که در امید فردا در غمت
با دل مسکین مدارا کرده‌ام
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که به خاطر غم تو، با دلی شکسته و خسته، به امید روزهای بهتر صبر کرده‌ام.