گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۸

کرا در شهر برگویم غم دل
که آید در دو عالم محرم دل
دلی دارم همیشه همدم غم
غمی دارم همیشه همدم دل
دل عالم نمی‌دانم یقین دان
از آن افتاده‌ام در عالم دل
دلی و صد هزاران آه خونین
ز حد بگذشت الحق ماتم دل
کنار مرحمت ار باز گیری
به خرواران فرو ریزم غم دل

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کرا در شهر برگویم غم دل
که آید در دو عالم محرم دل
هوش مصنوعی: اگر کسی را در شهر پیدا کنم که بتوانم از دلگان خودم بگویم، کسی که در دو جهان به رازهای دل آگاه باشد، آن‌گاه می‌توانم آرامش بیابم.
دلی دارم همیشه همدم غم
غمی دارم همیشه همدم دل
هوش مصنوعی: دل من همیشه در کنار غم است و غم نیز همیشه در کنار دل من قرار دارد.
دل عالم نمی‌دانم یقین دان
از آن افتاده‌ام در عالم دل
هوش مصنوعی: دل عالم را نمی‌شناسم، اما می‌دانم که به خاطر دل خودم از دنیای دل دور شده‌ام.
دلی و صد هزاران آه خونین
ز حد بگذشت الحق ماتم دل
هوش مصنوعی: دل پر از درد و اندوه شده و این خود را به وضوح نشان می‌دهد؛ این مصیبت و غم دیگر از حد گذشته است.
کنار مرحمت ار باز گیری
به خرواران فرو ریزم غم دل
هوش مصنوعی: اگر رحمت تو را از من بگیری، غم دل را همچون سیلابی جاری می‌سازم.