گنجور

غزل شمارهٔ ۱۷۵

باز دوش آن صنم باده‌فروش
شهری از ولوله آورد به جوش
صبحدم بود که می‌شد به وثاق
چون پرندوش نه بیهش نه به هوش
دست برکرده به شوخی از جیب
چادر افکنده ز شنگی بر دوش
دامن از خواب کشان در نرگس
دام دلها زده از مرزنگوش
لاله‌اش از آتش می پروین پاش
زهره‌اش از باد سحر سنبل‌پوش
پیشکارش قدح باده به دست
او یکی چنگ خوش اندر آغوش
راهوی کرده بعمدا پرده
تا بود پرده درو پرده نیوش
طلع الصبح علی اسعد فال
آن کش فتنه‌کش آفت‌کوش
بم سه تا در عمل آورده چنانک
میر عالم نشنیدست به گوش
قول این صوت چنان مطرب او
وای اگر شهر برآشفتی دوش
ای بسا شربت خون کز غم اوی
دوش گشتست بر آوازش نوش
روستایی بچه‌ای شهر بسوخت
کس در این فتنه نباشد خاموش
گر شبی دیگر از این جنس کند
درگه میر خراسان و خروش

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز دوش آن صنم باده‌فروش
شهری از ولوله آورد به جوش
هوش مصنوعی: دیشب آن معشوق زیبا که باده می‌فروشد، شور و شوقی در شهر به پا کرد.
صبحدم بود که می‌شد به وثاق
چون پرندوش نه بیهش نه به هوش
هوش مصنوعی: صبح هنگام بود که به قید و بندی مانند پرندهای گرفتار افتاد. نه بی‌خبر بود و نه آگاه از وضعیت خود.
دست برکرده به شوخی از جیب
چادر افکنده ز شنگی بر دوش
هوش مصنوعی: دستی که به شوخی از جیب چادر بیرون آمده، بر دوش شنگی (یعنی چیزی پر زرق و برق یا با شکوه) افکنده است.
دامن از خواب کشان در نرگس
دام دلها زده از مرزنگوش
هوش مصنوعی: آن دختر با دامن خواب‌آلودش، دل‌ها را به سمت خود جلب می‌کند و زیبایی‌اش همه را مجذوب خود کرده است.
لاله‌اش از آتش می پروین پاش
زهره‌اش از باد سحر سنبل‌پوش
هوش مصنوعی: گل لاله‌اش به خاطر آتش می‌درخشد و پایش با وزش نسیم صبحگاهی آمیخته شده که مانند سنبل زیباست.
پیشکارش قدح باده به دست
او یکی چنگ خوش اندر آغوش
هوش مصنوعی: پیشکار او جام شرابی در دست دارد و در آغوش خود یک چنگ خوش‌صدا دارد.
راهوی کرده بعمدا پرده
تا بود پرده درو پرده نیوش
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به فردی است که عمداً پرده‌ای را ایجاد کرده تا دیگران نتوانند به عمق موضوع پی ببرند. به نوعی، او نسبت به آنچه درون این پرده وجود دارد، بی‌توجه است و به هدف خود که پوشاندن حقیقت است، ادامه می‌دهد. این عبارت به معنای وجود طرحی و دشواری در درک حقیقت می‌باشد.
طلع الصبح علی اسعد فال
آن کش فتنه‌کش آفت‌کوش
هوش مصنوعی: صبح طلوع کرد و خوشبختی را به ارمغان آورد، همان‌طور که او به مبارزه با فتنه‌ها و آفت‌ها ادامه می‌دهد.
بم سه تا در عمل آورده چنانک
میر عالم نشنیدست به گوش
هوش مصنوعی: بم سه بار کاری انجام داده که حتی بزرگ‌ترین عالم هم از آن بی‌خبر مانده است.
قول این صوت چنان مطرب او
وای اگر شهر برآشفتی دوش
هوش مصنوعی: این صدا چنان شگفت‌انگیز است که اگر شهر به هم بریزد، وای بر حال این شب!
ای بسا شربت خون کز غم اوی
دوش گشتست بر آوازش نوش
هوش مصنوعی: گاهي به خاطر غم او، شربت خونم را نوشيدم و بر همين خاطر است که در آوازش، لذتی احساس کردم.
روستایی بچه‌ای شهر بسوخت
کس در این فتنه نباشد خاموش
هوش مصنوعی: در یک روستا، کودکی به آتش شعله‌ور شد و در میان این بحران، کسی نیست که سکوت کند یا بی‌تفاوت بماند.
گر شبی دیگر از این جنس کند
درگه میر خراسان و خروش
هوش مصنوعی: اگر شب دیگری مانند این شب در درگاه میر خراسان طنین‌انداز شود و سر و صدا برپا کند،

حاشیه ها

1393/10/25 16:12
امین کیخا

شنگ به معنای شیرین رفتار است ولی خرطوم هم شنگ می شود .

1402/03/14 01:06
جهن یزداد

روستایی بچه ای شهر بسوخت

1402/05/03 09:08
امیرالملک

این غزل شاهد ذوالفنونی انوری است که دستی عجب در همه علوم از جمله موسیقی داشته.

پرده راهوی از نواهای قدیم موسیقی است. 

بم سه تا کردن از اصطلاحات موسیقی قدیم است. نمیدانم به چه عملی اطلاق می‌شده.

در عمل آوردن یا عمل پرداختن را بیشتر برای ساختن موسیقی به کار می‌برند.